سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دو چیز کلید موفّقیّت انسان در زندگى است:
1. قاطعیّت در تصمیم گیرى؛
2. برنامه ریزى.
این دو امر، در تمام لحظات زندگى هر کسى، به ویژه براى کسى که مشغول تحصیل است و تحصیل نقش مهمى در ترقّى و پیشرفت او دارد سازنده و مفید است.
قاطعیّت مى تواند جلو تضعیف اراده انسان را بگیرد. وقتى انسان نمى تواند درست تصمیم بگیرد، اتّفاقات مختلفى که در زندگى پیش مى آید انسان را سرگرم مى سازد; ولى اگر انسان مصمم باشد مى تواند به موقع براى هر کارى تصمیم بگیرد و آن را انجام دهد.
و از جمله عواملى که زمینه را براى ضعف اراده فراهم مى کند، نداشتن برنامه درست است. وقتى ساعات کارهاى انسان منظم باشد، همیشه انسان مى داند چه کارى باید بکند و تصمیم گیرى هم براى او راحت تر و آسان تر خواهد بود; مثلا کس که دوستانى دارد براى ملاقات با آنان باید ساعتى مشخص کند، نه اینکه هر ساعتى که هوس کرد با آنان رفت و آمد کند. پراکندگىِ کار، معاشرت ها و دیگر امور زندگى انسان را نابسامان مى کند و او را در رسیدن به اهدافى که دارد ناتوان مى سازد.
در هر حال باید از خداوند هم مدد خواست و براى عبادت و دعا و نیایش و توسّل هم زمان مناسبى تعیین کند، چرا که از جمله محاسن این امور یکى هم کمک به انسان در پیشرفت و تکامل است.
شاید بتوانیم موارد فوق را در چند کلمه خلاصه کنیم: فهم(شناخت)، عزم، نظم، برنامه ریزى و پى گیرى.
امام على(علیه السلام) فرموده اند: هر کسى چیزى را طالب بود به همه یا قسمتى از آن دست یافت.




تاریخ : یکشنبه 89/12/29 | 2:5 صبح | نویسنده : حیران | نظر

آئین چهارشنبه سوری یا شب چهارشنبه آخر سال بر دو قسم است یک قسمت از آن عمومی و مشترک میان تمام مردم ایران است که حتی بعضی از آنها را در ملل دیگر نژاد آریا میتوان یافت و قسمت دیگر آئین خصوصی است که مردم تهران بدعت گذاشته اند و از اینجا کم و بیش به شهرهای دیگر ایران رفته است


آئین چهارشنبه سوری یا شب چهارشنبه آخر سال بر دو قسم است یک قسمت از آن عمومی و مشترک میان تمام مردم ایران است که حتی بعضی از آنها را در ملل دیگر نژاد آریا میتوان یافت و قسمت دیگر آئین خصوصی است که مردم تهران بدعت گذاشته اند و از اینجا کم و بیش به شهرهای دیگر ایران رفته است . آن قسمت از آئین این شب که درتمام ایران معمول است از کرمان گرفته تا آذربایجان و از خراسان تا خوزستان و از گیلان تا فارس یعنی تمام این دشت وسیع که ایران امروز را فراهم ساخته است و زیباترین بقایای ایران باستانی است در هر شب چهارشنبه آخر سال با شور و دلبستگی خاصی آشکار میشود. تمام مردم آذربایجان چه در شهر و چه در ده ها در آن شرکت دارند و حتی هنوز در میان مردم قفقاز معمول است . ایرانیانی که از دیار خود دور افتاده اند نیز آن را فراموش نمیکنند و ایرانیان مقیم ترکیه و مصر و هندوستان نیز در جامعه خود این رسوم و آداب را معمول میدارند.

آیین چهارشنبه سوری که یادگار ایران باستان و ایران قبل از اسلام است متأثر از دین زرتشت است که آتش را مقدس می داند. در این آیین با پریدن از روی آتش و گفتن «زردی من از تو، سرخی تو از من» از آتش به عنوان یک امر مقدس مدد خواسته می شود که این امر از نظر اسلام شرک تلقی می شود زیرا یک مسلمان علاوه بر توحید ذاتی، قائل به توحید افعالی نیز هست.

توحید افعالی یعنی اینکه هیچ کاری در عالم صورت نمی گیرد و هیچ حادثه ای رخ نمی دهد مگر آنکه سلسله علل آن به خداوند منتهی می شود. به تعبیر حکما هیچ مؤثری در عالم غیر از خدا نیست و به عبارت دیگر هیچ چیزی غیر از خدا در عالم مؤثر نیست. بنابراین مدد خواستن از آتش برای سلامتی نوعی شرک است.

برخی می گویند این یک سنت ملی است و سنن ملی را باید محترم شمرد. پاسخ این است که آن دسته از سنن ملی را باید محترم شمرد که مبنای عقلی داشته باشند نه همه آنها را. مثلاً آیین نوروز در ایران یک مبنای عقلی دارد و آن این است که نیاکان ما بهترین روزهای سال را که طبیعت در نقطه تعادل قرار دارد برای سیاحت و تفریح و دید و بازدید و صله رحم انتخاب کرده اند و این نوعی توجه به خالق هستی است و اگر به دور از لهو و لعب برگزار شود مورد تأیید اسلام است.

قرآن کریم یکی از مشکلات همه پیامبران را تقلید امت های آنها از آباء و اجداد خود می داند که وقتی به آنها می گفتند چرا این کار را انجام می دهید می گفتند ما پدران خود را بر این راه یافته ایم و ما راه آنها را ادامه می دهیم. امروز نیز وقتی از عده ای سئوال می شود که چرا مثلاً آیین چهارشنبه سوری را برگزار می کنید، می گویند چون پدران ما این کار انجام می دادند. به قول شهید آیت الله مطهری (نقل به مضمون) «شاید پدران ما شعور نداشتند، آیا ما باید کار آنها را تکرار کنیم؟! این گونه آیین ها سند نادانی یک ملت است و ما باید روی آن را بپوشانیم نه اینکه هر سال تجدید کنیم. وقتی ما این کار را انجام می دهیم زبان حال ما این است که ماییم که چنین پدران نادانی داشته ایم.»

برخی دیگر می گویند این گونه آیین ها بهانه ای است برای شادی مردم خصوصاً جوان ها. جوان ها باید انرژی متراکم خود را به گونه ای تخلیه کنند و این یکی از راه های آن است، خصوصاً که این آیین از حالت شرک آمیز خود تا حد زیادی خارج شده و به صورت ترقه بازی و آتش بازی در آمده است.

پاسخ این است که شادی نیز باید مانند سایر کارهای انسان مبنای عقلی داشته و معقول باشد. این چه شادی ای است که موجب کشته و مجروح شدن عده ای از هموطنان ما می شود؟ وقتی ما می شنویم برخی ملت های دیگر نیز چنین آیین هایی دارند چه نگاهی به آنها داریم؟ مثلاً در اسپانیا مردم در روز خاصی از سال همه با پرتاب گوجه فرنگی به یکدیگر شادی می کنند و ده ها تن گوجه فرنگی را اسراف می نمایند، کاری خلاف عقل و شرع. آیا جایگاه آنها نزد ما ارتقاء پیدا می کند یا تنزل می یابد؟

 

بهتر است به شادی های واقعی و طبیعی روی آوریم نه مصنوعی. البته قبول دارم که حجم شادی در کشور ما در مقایسه با عزاداری ها کم است، اما راه جبران آن ترویج خرافاتی مانند چهارشنبه سوری نیست.

ضمن این که آیت ‌الله مکارم شیرازی در این باره چنین می گوید : چون جمعی معتقد بودند این روز نحس است به همین علت بـا ارحام خود مجلسی شادی برپا می‌کردند و تلاش داشتند با برگزاری مهمانی خانوادگی به دنبال رفـع این نحسی باشند ولی به مرور زمان برخی خرافاتی به آن افزوده شد و هم‌ اکنون شـاهـد مسائل خطرناک و خرافی در این روز هستیم .

آیت الله مکارم  پریدن از روی آتش و بیان برخی حرفها هنگـام پریدن از آتش و بیرون انداختن خاکستر آتش از خانه را برخی از خرافات افزوده شده به مراسم چهارشنبه سوری دانست و اظهار داشت: انداختن کوزه سالم از پشت بام و شکستن آن برای رفع بلاها از دیگر خرافه‌های بود که به این مراسم افزوده شده است




تاریخ : دوشنبه 89/12/23 | 1:7 صبح | نویسنده : حیران | نظر

افراد غالباْ در حالاتی مرتکب گناه می شوند که باور و یقینشان به نظارت و حسابرسی خدای متعال شدیداْ کاهش یافته باشد. از این رو، اساس و اوج دینداری این است که فرد یقین داشته باشد که محال است از محدوده نظارت و قدرت خدای متعال، خارج شود و در همه حال و همه جا تحت نظارت و قدرت الهی است.

 


 

 

شدت تخریبی گناهان، یکسان نیست و بسته به اینکه گناه در چه شرایطی، نسبت به چه کسی، در چه زمانی و با چه تلقی و تصوری انجام شود، شدت تخریبی و میزان مجازات آن نیز متفاوت خواهد بود؛ یکی از ایمان سوزترین انواع گناه، گناهی است که در تنهایی انجام شود. ارتکاب گناه در تنهایی، نشانگر فقدان یقین به آیات قرآن، ضعف شدید ایمان و بی اعتنایی به نظارت و غیب دانی خدای متعال و همچنین پذیرش دین بر اساس ملاحظات اجتماعی است که نوعی ضعف شخصیت و نفاق محسوب می شود؛ حیا نکردن از خالق و حیاکردن از انسان، به بیان قرآن از اوصاف منافقان است: «یَسْتَخْفُونَ مِنَ النّاسِ وَ لا یَسْتَخْفُونَ مِنَ اللّهِ وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ یُبَیِّتُونَ ما لا یَرْضی مِنَ الْقَوْلِ وَ کانَ اللّهُ بِما یَعْمَلُونَ مُحیطًا»؛ «آن ها زشتکاری خود را از مردم پنهان می‏ دارند؛ اما از خدا پنهان نمی ‏دارند و هنگامی که در مجالس شبانه، سخنانی که خدا راضی نبود می ‏گفتند، خدا با آن ها بود، خدا به آنچه انجام می‏ دهند، احاطه دارد»1؛ هم چنانکه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید: «‏لاَعْلَمَنَّ أَقْوَامًا مِنْ أُمَّتِی یَأْتُونَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِحَسَنَاتٍ أَمْثَالِ جِبَالِ ‏‏تِهَامَةَ ‏‏بِیضًا فَیَجْعَلُهَا اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ هَبَاءً مَنْثُورًا قَالَ ‏ثَوْبَانُ ‏‏یَا رَسُولَ اللَّهِ صِفْهُمْ لَنَا جَلِّهِمْ لَنَا أَنْ لاَ نَکُونَ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لاَ نَعْلَمُ قَالَ أَمَا إِنَّهُمْ إِخْوَانُکُمْ وَمِنْ جِلْدَتِکُمْ وَیَأْخُذُونَ مِنْ اللَّیْلِ کَمَا تَأْخُذُونَ وَلَکِنَّهُمْ أَقْوَامٌ إِذَا خَلَوْا بِمَحَارِمِ اللَّهِ انْتَهَکُوهَا؛ گروه هایی از امتم را می شناسم که با نیکی هایی به اندازه کوه تهامه به دادگاه آخرت می آیند، اما خدای متعال آن نیکی ها را همچون غبار پراکنده می سازد و نمی پذیرد! ثوبان گفت: ای پیامبر خدا، اوصافشان را برایمان آشکار فرما؛ مبادا ندانسته، از آنان شویم! پیامبر فرمود: آنان هم کیش شما و از خودتان هستند و مانند شما اهل شب زنده داری هستند؛ امّا در هنگام خلوت، مرتکب بی شرمی در برابر خدای متعال می شوند و گناه می کنند».2

گروهى از افراد کوته فکر گمان مى کنند اگر در خلوت و تنهایى، مرتکب گناه شوند و کسى شاهد گناه آن ها نباشد، از کیفر و مجازات در امان خواهند بود. غافل از آنکه خداوند، در همه جا حاضر است و در خلوت و تنهایى هم، شاهد اعمال بندگان خویش است.

افراد غالباْ در حالاتی مرتکب گناه می شوند که باور و یقینشان به نظارت و حسابرسی خدای متعال شدیداْ کاهش یافته باشد. از این رو، اساس و اوج دینداری این است که فرد یقین داشته باشد که محال است از محدوده نظارت و قدرت خدای متعال، خارج شود و در همه حال و همه جا تحت نظارت و قدرت الهی است. اساساً هدف آفرینش کائنات با این همه پیچیدگی و تنوع، کاشتن همین نگرش مهم و مؤثر در درون انسان هاست: « الله الذی خَلَقَ سَبعَ سَماواتٍ و مِنَ الأرضِ مِثلَهنَّ یَتَنَزَّلُ الأمرُ بَینَهُنَّ لِتَعلَموا أنَّ اللهَ عَلی کُلِّ شیءٍ قَدیرٌ و أنَّ اللهَ قَد أحاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلماً»؛ « خدای متعال همان کسی است که هفت آسمان و از زمین نیز به اندازه آن ها را آفرید، که فرمانش همواره در میانشان پایین می آید تا بدانید که خدای متعال بر هر چیزی تواناست و خدای متعال بر همه چیز اطلاع کامل دارد».3

جلوه گاه و نشانه اصلی ایمان به خدای متعال و صفات والایش، زمان و مکانی است که خارج از دایره آگاهی و قدرت دیگران است و گرنه بنا بر تجربه عملی و تصدیق روانشناسی اجتماعی، آبروداری و ظاهرسازی اخلاقی در حضور دیگران، از فنون معمول و عادات رایج انسان هاست؛ از این رو خلوت، آزمونی کارامد برای نمایاندن اصالت ایمان و صداقت در تدین است و اگر فردی در این آزمون مردود شود، بدین معناست که در عمل، حرمتی کمتر از مخلوقات برای خالق خویش قائل است و همین کافی است که شرط قبولی اعمال، یعنی اخلاص را کاملاً تباه سازد و آن را در شدیدترین حالت نیازمندی، یعنی در صحنه قیامت، یکسره برباد فنا بدهد!

 از سوى دیگر، انسان در رابطه با خدا، باید بداند که هرچند در خلوت و تنهایى مرتکب گناه شود و کسى شاهد او نباشد، ولى خداوند او را مى بیند و شاهد گناهان اوست. به این ترتیب، شخص گناهکار در روز رستاخیز، از داورى خداوند توانا و بینا که خود آن گناه را دیده است، هیچ راه فرارى نخواهد داشت.

از همین روست که امام علی علیه السلام فرموده است: « اتَّقُوا مَعَاصِیَ اللَّهِ فِى الْخَلَوَاتِ فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاکِمُ ؛ از نافرمانى خدا در خلوت ها بپرهیزید؛ زیرا همان که گواه است، داورى مى کند». 4

 

 

پی‌نوشت ها :

 

1. نساء: 108.

2. سنن ابن ماجه، ش 3424.

3. طلاق: 12.

4. نهج البلاغه، حکمت 324.




تاریخ : چهارشنبه 89/12/11 | 12:7 صبح | نویسنده : حیران | نظر


  • ایران بلاگ | ویندوز سون | آنکولوژی