پيام
+
کودک شيشه پاک کن
ميان ماشينها مي چرخيد
با دستمالي چرک
به بهانهي پاک کردن شيشهها
اما هيچ کس او را نمي ديد ...
هيچ کس سکهاي به کاسهاش نميانداخت ...
يک روز اتوبوس بيحواسي جانش را گرفت
و خيابان به ناگهان
کفاره باران شد
از اسکناسهاي بيحاصل ...
"چه تلخ است فقر"
« ميدان خراسان / تهران / ايران »

*مهاجر*
92/8/4
رزگل
چه تلخ
در انتظار آفتاب
:(
سيده نرگس موسوي
:(
||عليرضا خان||
:(
خيال من
:(
ساقي رضوان
امروز؟؟؟؟
منتظر دلبر
چه تلخ/ ببخشيد ميشه از اين فيدتون استفاده کنم؟؟؟