شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام دوستان

*جهادي

+ بعضي ها هستند که يک جورِ خاص دوست داشتني اند يک جور عجيبَ دلنشين اند دست خودشان هم نيست. انگارخدا يک جورِ ديگر آفريده شان مثلاً ساعتها کنارشان مي نشيني و خسته نمي شوي اصلاً سير نمي شوي از شنيدنِ صدايشان مثلاً همان ها که وقتِ خداحافظي يهو دلت مي گيرد و ته دلت مي گويي: کاش بيشتر مي ماندي اسم اش را عشق نمي گذرام شايد يک دوست داشتنِ عجيب است که هر کسي ممکن است حس اش کند
هما بانو
1:46 صبح
*جهادي
من اسمش را "عزيـز دل کسي بودن" مي گذارم بعضي ها عزيز دلت هستند همان ها که هميشه دل ات قرص است که تا آخر عمر با همان کيفيت کنارت هستند همانها که دلگيرتان نمي کنند که دوست داشتنشان بي قيد شرط است در زندگيِ هر کسي بعضي ها وجود دارند که اصلاً نمي توان که دوستشان نداشت . و مـن چقـدر ايـن بعضـي هـا رو دوسـت دارم...
*جهادي
به تقل از وبلاک :radpayhamzeh.parsiblog
@};- الحمدالله الذي جعلنامن المتمسکين بولايت علي ابن ابيطالب (ع)@};-

مهرباني #

+ . اميدوارم کسي را پيدا کنيد که از انرژي شما لذت ببرد، اما فاز سکوتتان را هم درک کند ..
my writings
1:19 صبح
+ اونجايي که زورت به زندگي نميرسه اميدوارم صدات به آسمون برسه… ‍ مي‌رسد غم‌هاي بي‌پايان به پايان، غم مخور بر دلِ بي‌تاب خواهد شد گلستان، غم مخور صبح اميدي که پنهان است در دل‌هاي شب مي‌شود طالع از آن چاک گريبان، غم مخور............ عزيزان وبلاگي روزهاي پيش روي شما بخير وشادي
انديشه نگار
ديروز 7:58 صبح
شاد باش و فارغ وايمن که من آن کنم باتو که باران باچمن،من غم تو مي خورم تو غم مخور برتون من مشفق ترم ازصد پدر.درودبربانوي بزرگوارپارسي@};-
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} درود استاد..... ممنون از همراهي سبزتون.... کاش همه اينچنين بودند نه آنکه من در غم تو؛ تو در هواي دگري! دلتنگِ تو من، تو دلگشايِ دگري!
+ رک بگويم... از همه رنجيده ام! از غريب و آشنا ترسيده ام با مرام و معرفت بيگانه اند من به هر ساز ي که شد رقصيده ام در زمستانِِ سکوتم بارها... با نگاه سردتان لرزيده ام رد پاي مهرباني نيست...نيست من تمام کوچه را گرديده ام سالها از بس که خوش بين بوده ام... هر کلاغي را کبوتر ديده ام وزن احساس شما را بارها... با ترازوي خودم سنجيده ام بي خيال سردي آغوشها... من به آغوش خودم چسبيده ام
my writings
ديروز 11:19 عصر
+ هيچکس نخواهد فهميد در زندگي هر آدمي يک نفر هست که دوست داشتني ترين پنهانِ دنياست...
my writings
ديروز 11:19 عصر
وزندگيت با اين پنهان هاي دوست داشتني واسرارمگو،زيباتروپرمفهوم ترمي شود.
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} @};-};کاش انسانها به اين باور برسند که ناپيداها پيدا شوند، سکوهاي آرامش يک به يک گم شوند@};-
+ چنين نشسته به خاکم مبين که در طلبت سمند همت ما چابک است و چست هنوز
my writings
ديروز 11:19 عصر
+ نوجوانان دسته اي ميروند ميانسالان جفتي و پيرها تنها . . . سيزده همگي خوش
دبيرستان انصاري
ديروز 10:50 صبح
+ *عطري* مي شوي در کوهستاني ناپيدا… کارم *مرمت* آثار باستاني است کتيبه دلت را مرمت مي کنم و الفباي ناخواناي روانت را که به حروفي ناشناخته نوشته اند، باز مي خوانم..
دبيرستان انصاري
ديروز 10:50 صبح
*قاصدك*
کارم کشيدن جاده است، ساختن راه. از روزمرّگي هايت به *ملکوت* راه مي کشم. خياطم، برايت پيراهن مي دوزم، پيراهني که اگر آن را بپوشي، *عاشق *مي شوي، تنت در باد مي وزد و‌ جانت در جنّت مي دود.
*قاصدك*
فوگرم تار و‌ پود عشق را رفو مي کنم، پارگي هاي لباس بخت را کوک مي زنم. وصله مي کنم *دل* را به آسمان و پينه مي کنم سرِ زانوي خستگي ها را. پرستارم روي جراحت جانت *مرهم* مي گذارم، مرهمي از کلمات درست مي کنم، ضمادي از *خرسندي و خوش وقتي*. و اگر بخواهي بريدگي هاي روحت را بخيه مي زنم، سوزني دارم بي درد و نخي نازک که جذب مي شود در سلول هاي ظريفِ تازه رُسته ات. زخمت جوش مي خورد.
همه 5 نظر
خسته نباشيد واقعا با اينهمه هنر خيالي...
*قاصدك*
{a h=aqilsaleh}عقيل صالح{/a} زنده باشين.. تازه همينا هم هنراي من نيست! هنر خانم نظرآهاريه :D نگاهشون به دنيا رو خيلي دوست دارم
+ مى‌گويم خدا همگى ذوق است و من آن ذوقم و در آن ذوق به كلّى غرقم و ذوق عالميان عكسِ آن ذوق است كه الايمانُ كلّهُ ذوق و شوق
دبيرستان انصاري
ديروز 10:50 صبح
+ ‌از دورنگي‌ هاي مردم خسته‌ام، حق با تو بود باده پنهان در قبا دارند و قرآن در بغل
دبيرستان انصاري
ديروز 10:49 صبح
حافظا مي خور و رندي کن و خوش باش ولي دام تزوير مکن چون دگران قرآن را
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} احسنت
+ خبر به دورترين نقطه ي جهان برسد نخواست او به من خسته بي گمان برسد شکنجه بيشتر از اين؟ که پيش چشم خودت کسي که سهم تو باشد، به ديگران برسد . رها کني برود از دلت جدا باشد به آنکه دوست ترش داشته، به آن برسد رها کني بروند و دو تا پرنده شوند گلايه اي نکني، بغض خويش را بخوري که هق هقِ تو مبادا به گوششان برسد خدا کند که نه...! نفرين نمي کنم... نکند به او -که عاشق او بوده ام زيان برسد
دبيرستان انصاري
ديروز 10:49 صبح
+ اگر ما در سطحي از آگاهي وتجربه هستيم اکنون همه را مديون رنجها وسختي هاي هستيم که تحمل کرديم، گاه رنج را بايد در آغوش گرفت
دبيرستان انصاري
ديروز 10:49 صبح
+ دل من محکمه ايست، که به من مي گويد: همه را دوست بدار، به همه خوبي کن... و اگر بد ديدي... دل به دريا بزن و بخشش کن...
دبيرستان انصاري
ديروز 10:49 صبح
زيبا وعالي بانوي بزرگوارپارسي.@};- به قول مولانا گرتو با بد بد کني پس فرق چيست.
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} @};-
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top