سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  • شناخت معروف و منکر

بـرای اجـرای امـر به معروف و نهی از منکر باید ابتدا (معروف و مـنکر) را شناخت و دانست که چه کاری در محدوده معروف قرار دارد تـا امر به آن لازم باشد و چه کاری در محدوده منکر قرار دارد تا نـهـی از آن واجب باشد. از این رو افرادی که بدون شناخت مصادیق مـعروف و منکر، دیگران را امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند، نه تنها ممکن است خدمتی انجام ندهند، بلکه چه بسا باعث گمراهی دیـگـران شـونـد؛ هـم چـون طبیبی که قبل از تشخیص بیماری، نسخه بـپـیچد و دارو تجویز کند. بنابر این بدون شناخت صحیح، آمرین و نـاهـین دچار مشکل شده و خود را عاجز و ناتوان خواهند یافت. در ایـن باره امیرالمومین(علیه‌السلام) می‌فرمایند: یا کمیل! ما من حرکه الا و انـت محتاج فیها الی معرفه; ای کمیل! در هر حرکتی به معرفت و شناخت نیازمندی. 

  • محدوده امر به معروف و نهی از منکر

نـباید امر به معروف و نهی از منکر را در محدوده بدحجابی، نماز و روزه مـنحصر کرد، بلکه از منکرات اداری هم باید جلوگیری کرد; مـانـنـد کم کاری، اتلاف وقت، مرخصیهای غیر ضروری، رشوه خواری، اتـلاف وقـت مراجعه کنندگان، تخلف از رعایت سلسله مراتب و ده‌ها مـنـکـری کـه مـمکن است در محیط ادارات واقع شود و موجب بدبینی مـراجـعین گردد. هم چنین از منکرات اخلاقی و سیاسی نیز باید نهی کـرد. از جمله منکرات اخلاقی، تکبر، خودپرستی، حسد، بخل، تملق و چـاپـلـوسی، ریاکاری و نگاه آلوده به نامحرم، مکر، تزویر، شهوت رانی، فریب کاری، کلاه برداری، تهمت و افترا زدن است.  

  • نمونه‌ای از منکرات اجتماعی

1. بـی تـفـاوتـی و احـسـاس مـسـئولیت نکردن; 2. تقلید کورکورانه; 3. شرکت در جلسات گناه; 4. تـهمت زدن و آن چه را در دیگران نیست به آنان نسبت دادن; 5. سـوءظـن و تجسس از احوال شخصی مردم; 6. بین مسلمانان; 8. فتنه گری و تفرقه انـدازی بـیـن مسلمانان; 9. اشاعه فحشا; 10. ایجاد وحشت بین مردم; 11. پخش اخبار دروغ; 12. چاپلوسی و تملق.

  • نمونه‌ای از منکرات فردی

1. خـودبـینی; 2. ریاکاری و خودنمایی; 3. شاهد مفاسد وگناهان بودن و بـی تفاوت ماندن; 4. دروغ گویی; 5. ناسزاگویی و فحاشی; 6. نگاه بـه جاهایی که باید از دید نامحرم پوشیده بماند; 7. بی احترامی بـه مقدسات; 8. منت گذاشتن و توقع بیش از اندازه داشتن; 9. ترک واجـبـات الـهی; 10. رشوه گرفتن و رشوه دادن و زمینه‌های آن را فراهم کردن; 11. اسراف.

  • یک داستان

در صـدر اسلام مسلمانان به بتها و بت پرستان، توهین می‌کردند و بـه آنها حـرف‌های زشت و رکیکی می‌زدند، تا این که آیه‌ای در ایـن بـاره نـازل شد: (ولاتسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الـلـه عـدوا بغیر علم 1; شما مومنان به آنان که غیر خدا را می‌خـوانـنـد، دشـنـام مـدهـید تا مبادا آنها نیز از روی دشمنی و جـهـالـت، خـدا را دشـنـام بـدهـنـد). و هـم چنین در جنگ صفین، مـسـلـمـانانی که در رکاب حضرت علی(علیه‌السلام) بودند. در ابتدا به گفتن حـرف‌های زشتی به لشکریان معاویه پرداختند. علی(علیه‌السلام) از این عمل نـاراحـت شـدنـد و فـرمـودنـد: (انی اکره لکم ان تکونوا سبابین ولـکنکم، لو وصفتم اعمالهم و ذکرتم حالهم; کان اصوب فی العقول، وابـلـغ فـی العذر 2; من برای شما نمی‌پسندم که فحش بدهید، لکن اگـر بـه جای توهین، اعمال ناشایست آنان را توصیف کنید و حال و احـوالات آنـان را بازگو کنید، به صواب نزدیکتر و در عذر آوردن مفیدتر است)

انسان باید همیشه به عقیده شخص مقابلش احترام بگذارد و طبق آیه (زیـنـا لکل امه عملهم 3; عمل و عقیده هر شخصی برای خودش محترم است) به عقاید و افکار او توهین نکند. حتی در برخورد با افرادی کـه به چیزهای خرافاتی غلط عقیده دارند، نباید طوری برخورد کند که در اولین مرحله بین خود و آنان جدایی بیندازد.

  • ... و در پایان

هـنـگامی که جامعه‌ای را فساد فراگیرد و نسیمی از دین و مذهب و عـدالـت و انسانیت و پاکی و پیش رفت در آن جامعه مشاهده نگردد، آن گـاه انـسان‌های هوشیار و بیدار با عنصر امر به معروف و نهی از مـنـکر و با جان فشانی خویش موجب بیداری نفس انسان‌های خفته گـشـتـه، در نـتیجه رحمت الهی شامل حال ایشان می‌شود: (ان الله لایغیر مابقوم حتی یغیروا ما بانفسهم)4.

انـسـان‌ها با تغییر اخلاق، روحیات و ملکات و جهت و نیات خویش و بـا بـه دست آوردن یک هدف و یک انگیزه، موجب تغییر سرنوشت خویش می‌گردند. نمونه بارز آن انقلاب اسلامی ایران به رهبری خردمندانه امـام خمینی(ره) است که موجب ریشه کنی حکومت طاغوت و فساد گشته و حکومت اسلامی جایگزین آن شد.


1 ـ انعام(6) آیه 108.

2 ـ نهج البلاغه,خطبه 197.

3 ـ انعام(6) همان.

4- رعد(13) آیه 11.




تاریخ : دوشنبه 87/5/14 | 12:21 صبح | نویسنده : حیران | نظر

  • ایران بلاگ | ویندوز سون | آنکولوژی