سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در گذشته ضمن تاکید بر اهمیت نگارش گفتار و رفتار رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم برای شناخت دین، مطالب مستندی را درباره ی موضع گیری خلفا دربرابر سنت نقل کردیم. روشن شد که هر سه خلیفه ی اهل سنت، از نقل و نشر سنت نبوی ممانعت به عمل آورده و در مواردی به سوزاندن نوشته ها و زندانی کردن و تبعید ناقلین سنت پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه وآله اقدام کرده اند. (1)

اکنون نیز مورد دیگری را که به همین رفتار خلفا مربوط می شود، نقل می کنیم تا پایان بخش گزارشات مان در این زمینه باشد. منابع اهل سنت این گونه نقل می کنند:به عمر بن خطاب خبر رسید که در دست مردم کتاب هایی پیدا شده است. وی آن کتاب ها را رد کرد و ناپسند دانست و گفت: ای مردم! به من خبر رسیده است که در دست شما کتاب هایی پیدا شده است، بهترین کتاب ها نزد خداوند، راست ترین و استوارترین آنهاست، پس هیچ کس نزد خود کتابی نگه ندارد، مگر این که آن را به من نشان دهد تا من نظر خود را در مورد آن کتاب بیان کنم. مردم گمان کردند که عمر می خواهد کتاب ها را بررسی و ارزیابی کند تا در آنها اختلاف و مشکلی نباشد، پس کتاب های خود را به او دادند اما عمر همه کتاب ها را به آتش سوزاند و در موردشان گفت: دروغ هایی هانند دروغ های یهودیان و مسیحیان!!!. (2)

آن چه درمورد این روایت تاریخی به ذهن می رسد، این است که:

1- فراخواندن همه کتاب ها برای بررسی و زدودن مطالب نادرست، کاری بسیار شایسته و منطقی است، ولی آیا “عمر” قصد داشت این کار را به تنهایی انجام دهد، یا برای این کار گروه علمی متشکل از اصحاب دانا و آگاه از سنت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم را در نظر داشت؟ ظاهرا پاسخ اول درست است، چون در گفته ی “عمر” آمده که “من نظر خود را در مورد آن کتاب ها بیان کنم“. پس “عمر” خود را در موقعیت شخصی آگاه به سنت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم قرار داده است. آیا “عمر” چنین دانشی به سنت داشته است؟ جواب این سوال منفی است، عمر بارها و بارها ناتوانی خود را در پاسخ به پرسش های مسلمانان نشان داده و حضرت امیرمومنان علی علیه السلام را به دانایی ستوده است. به نظر شما چه هدفی در پس پرده ی این فراخوان عمومی بوده است؟ ادامه ماجرا این هدف را نشان می دهد: سوزاندن و از بین بردن هر مطلبی که به شکل مکتوب در اختیار مسلمانان قرار داشته است.

2- فرض می کنیم که هدف “عمر” از این فراخوان همان مطلبی بوده که خود اظهار داشته است و می خواسته نظر خود را در مورد کتاب ها بیان کند تا مطالب نادرست و مشکل دار از دست مردم حذف شود و تنها مطالب صحیح و آنچه واقعا سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم بوده، ثبت شود. در این صورت آیا از نظر منطقی این کار درست است که بدون بررسی و مراجعه به دانایان، هر آنچه به شکل مکتوب در اختیار مسلمانان بوده، طعمه ی حریق گردد؟ آیا در بین این کتاب ها هیچ مطلب صحیحی وجود نداشته است؟ آیا منطقی است که بدون خواندن مطلبی، آن را دروغ اعلام کنیم؟

3- مسلمانان با چه زمینه ی ذهنی، نوشته های خود را در اختیار “عمر” قرار دادند؟ غیر از این بود که “عمر” اعلام داشت می خواهد نظر خود را در مورد آن کتاب ها بیان کند؟ آیا مردم به این وعده اعتماد نکردند؟ آیا پاسخ اعتماد مسلمانان، سوزاندن کتاب های آنان، آنهم بدون بررسی و اعلام دلیل اشکال، بود؟ آیا مسلمانان مالک آن کتاب ها نبودند؟ از بین بردن اموال مسلمانان بدون استدلال و توضیح از نظر شما کار درستی است؟

هرچند اشکالات دیگری نیز در این مورد وجود دارد و نیز مطالب دیگری درمورد ممانعت خلفا از تدوین و نشر سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در کتب اهل سنت گزارش شده است، اما مسئله را در اینجا به پایان می رسانیم ولی برای دسترسی به نتیجه، مطلب بعد را به بررسی جواب هایی که علمای اهل سنت در این مورد بیان کرده اند، اختصاص می دهیم. بیان این نکته لازم است که تا امروز هیچ یک از علمای اهل سنت، ماجرای ممنوعیت نقل احادیث و سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم از سوی دستگاه خلافت را رد نکرده است.

پی نوشت ها:

1- برای اطلاع بیشتر به سلسله مطالب “خلفای اهل سنت و دانش دینی”، شماره های 5، 13، 15و17 مراجعه فرمائید.

2- برخی از منابع اهل سنت:

الف- الطبقات الکبری، جلد5، صفحه188/ب- تقیید العلم، صفحه52/ج- کنزالعمال، جلد5، صفحه140/د- حیاة عمر بن الخطاب، صفحه157/هـ- تدوین السنة، صفحه274




تاریخ : یکشنبه 91/2/10 | 9:29 صبح | نویسنده : حیران | نظر

  • ایران بلاگ | ویندوز سون | آنکولوژی