معاویه به یزید چنین وصیت کرد و مرد:
من بر تو در کار خلافت از چهار کس مىترسم...
از پسر ابىبکر: عبدالرحمن
... از پسر عمر: عبدالله
از پسر زبیر: عبدالله
و از پسر على: حسین
اما پسر ابیبکر؛ مردى است که در یاران و دوستداران خویش مىنگرد؛ هرچیز که آنان کنند، آن کند. دست از او بدار و هرچه کند او را بدان مگیر.
و اما پسر عمر؛ مردى سخت نیک است و ترک دنیا گفته. هرگاه او را بینى سلام من بدو رسان و او را عطایاى وافر فرست.
و اما پسر زبیر؛ بر تو بسیار مىترسم از او که مردى سخت مکار است.گاه همچنان شیر گرسنه در تو جهد وگاه چونان روباه حیلهگری کند. با او چنان زندگانى کن که او با تو کند. وگر با تو بیعت کند، او را برقرار دار.
و اما حسین...
آه اى یزید، چه گویم در حق او. گهگاهش تهدیدى کن، اما زنهار که بر او شمشیر نکشى. چندانکه توانى حرمتش دار که اینان جز در حرمت و منزلت رفیع زندگانى نتوانند کرد. پس اى پسر، چنان مباش که در گذری و خون حسین در گردن داشته باشى که هلاکت درآید...
حاج شیخ عباس قمی در کتاب هدیة الاحباب چنین نگاشته: «در کتاب مقامات سید جزایری نقل است که مقدس اردبیلی از ساکنان حرم حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف اشرف بوده و هرگاه مساله ای بر او مشتبه می شده در شبها خود را به ضریح مقدس می رسانیده و جواب می شنید، و گاهی بوده که آن حضرت او را به حضرت صاحب الامر - ارواح العالمین فداه - حواله می فرموده، هرگاه آن امام بزرگوار در مسجد کوفه تشریف داشته . و با این اعمال خالصه از اغراض دنیویه، بعد از موت او، بعضی از مجتهدین او را در خواب دیدند که با هیات نیکو و جامه پاکیزه از روضه علویه بیرون شد . از او پرسید که چه عمل، شما را به این مرتبه رسانید؟ فرمود که، بازار اعمال را کساد دیدم یعنی عملی که به درجه قبول رسد خیلی کم است و فرمود: نفع نبخشید ما را مگر ولایت صاحب این قبر و محبت او . فقیر گوید که، روایت شده از ابن عباس که وقتی جناب سلمان (رضی الله عنه) را به خواب دید با حلل و حلی و تاجی از یاقوت پرسید: ای سلمان! بگو در بهشت بعد از ایمان به خدا و رسول چه عملی افضل است؟ فرمود: چیزی افضل از حب علی علیه السلام و اقتدای به آن حضرت نیست » .
.: Weblog Themes By Pichak :.