از یکی از بزرگان از اهل منبر معروف به محقّق خراسانی که مردى وارسته و دانشمند و مبارز و مجاهد بود و من او را وقتى زیارت کردم در سنین هشتاد سالگی بسر میبرد و باز هم به توفیق خداوند منبر میرفت و در کمال نشاط، مردم را موعظه میکرد. شنیدم که واتیکان براى تبلیغ مسیحیّت مبلّغین فراوانی تربیت کرد، و هر یک را به زبان مخصوص منطقهای که منظور داشت، آراسته نمود. یکی از آن مبلغان را براى یکى از مرزهای شمالی ایران فرستاد، قبل از رسیدن آن مُبلّغ مسیحی، خانهای را در روستای مرزی خریداری کرده و به عنوان کلیسا قرار داده بود تا مُبلغ پس از ورودش به محل، براى تبلیغاتش جا و مکان داشته باشد .
کشیش با قوت فراست دریافت که عالمى بیدار و ناصحى دلسوز، و واعظی بینا بر این روستا اشراف دارد و با بودن او، امکان تبلیغ مسیحیّت نیست، پس از همانجا بازگشت .
مُبلغ مسیحی به نزدیکی روستا رسید. کودکی سیزده، چهارده ساله با تعدادى گوسفند رهسپار صحرا بود، کشیش با او برخوردى محبّت آمیز کرد و آدرس کلیسا را در روستا از او خواست، کودک آدرس محل را به او داد، کشیش گفت آفرین فرزندم، چه نوجوان عزیز و با کرامتی هستی، من از تو دعوت میکنم به وقت غروب به کلیسا بیا تا تو را زیارت کنم.
نوجوان پرسید برای چه؟ گفت برای این که راه بهشت را به تو نشان دهم. کودک نظرى به چهرهی کشیش انداخت و گفت برو بیچارهی بدبخت، تو که از پیدا کردن کلیسا در گوشه یک روستا عاجز بودى و آدرس آن را از من خواستی چگونه قدرت داری آدرس بهشت حق را که در فضائی بینهایت از معنویت است در اختیار من بگذاری؟!
کشیش با قوت فراست دریافت که عالمى بیدار و ناصحى دلسوز، و واعظی بینا بر این روستا اشراف دارد و با بودن او، امکان تبلیغ مسیحیّت نیست، پس از همانجا بازگشت .
آری بیداران چون کسی را بیدار کنند، در حقیقت جان مرده او را زنده کردهاند، و فکر خسته او را نشاط دادهاند، و مس قلب او را طلا نمودهاند و وى را در برابر حوادث و خطرات به خصوص خطرات شیاطین انسى و جنّى بیمه کردهاند .
مبلّغان و گویندگانی که متّصف به اوصاف حمیده و اخلاق پسندیده هستند و قبل از آن که به دیگران بانگ:
"تَخَلَّقوا بِاَخْلاقِ اللهِ" ، بزنند خود متّصف به اخلاق الهىاند، هدفى جز توجه دادن مردم به حقایق و این که ظواهر امور جز بازی و سرگرمی چیزی نیست؛ ندارند، و همت آنان مصروف این است که مردم، دل از عالم فنا به جهان بقا بگردانند، و کارى کنند که وجودشان آئینه جمال و منبع کمال گردد.
منبع:
عرفان اسلامی (شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه)، ج 12.
.: Weblog Themes By Pichak :.