توبه وصل بعد از قطع
یکى از معارف روزه ، گرایش به توبه است که در جاى جاى مناجاتها و ادعیه مربوط به ماه رمضان به چشم مىخورد از جمله ، در جوشن کبیر آمده است : یا من یقبل عند التائبین و یا یقبل التوبة عن عباده و یا من یحب التوابین و یا قابل التوبات و یا حبیب التوابین
یکى از عوامل ارتقاى روزه ، توبه و استغفار است . توبه عبارت است از وصل بعد از قطع ؛ قطعى که رجوع در آن نمایان است . توبه هم به خدا نسبت داده شده است و هم بر انسان ، بر این اساس هم خدا تواب است و هم انسان ، ولى تفاوت آن دو از حیث ماهیت مصادیق است .
در مفردات راغب در باب توبه خلق آمده است :(1) دست کشیدن از گناه به گونه اى صحیح خدا پسند را توبه بشرى گویند؛ توبه ؛ یعنى بازگشت از گناه به سوى اطاعت و بازگشت از قطع رحمت به وصل رحمت راغب همچنین یادآور مى شود، هنگامى که گفته مى شود خدا توبه کرد؛ یعنى، خدا که فضل خود را دریغ داشته بود، دوباره شامل حال بنده کرد، ولى وقتى گفته مى شود انسان توبه کرد؛ یعنى انسان دست از گناه کشید و به سوى خدا بازگشت : تاب الله اى الیه بفضله ... رجع الیه عن المعصیة .(2)
ارکان توبه
امیرالمومنین (ع ) در تعریف توبه فرمود(3) توبه عبارت است از: پشیمانى به قلب و طلب آمرزش گناهان با زبان و ترک گناه و معصیت با اعضا و جوارح و تصمیم بر اینکه مجددا مرتکب گناه نشود. توبه داراى ارکانى است که مهمترین آنها عبارت اند از:
1. اقرار و اعتراف
2. پشیمانى ، ندامت و ترک گناه
3. تصمیم به عدم روى آوردن به گناه در آینده
4. جبران مافات
کسى که تصمیم دارد توبه نماید، باید حق الناسها و حق الله را که در ذمه اش بوده و ترک کرده ، جبران و ادا کند
انگیزه هاى روى آوردن به توبه
1. توجه به اثرات مثبت توبه :
الف) توبه کننده ، محبوبیت خاصى در پیشگاه خدا دارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:(4)توبه کننده واقعى از گناه، مانند کسى است که گناهى مرتکب نشده است .
ب) توبه باعث شستشوى دل است . پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود(5)توبه سبب طهارت و پاکى قلب مى شود و گناهان را از وجود توبه کنند مى زداید.
ج) توبه باعث جلب رحمت الهى مى گردد؛ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: التوبة تستنزل الرحمة .(6)
د) توبه آدمى را از فشار وجدان اخلاقى مى رهاند.
2. توجه به آثار منفى گناهان :
الف) ترک توبه آفات و بلاها در پى دارد.
ب) توبه نکردن موجب سلب نعمت مى شود.
فرشتگان الهى که بر اساس : تنزل الملائکة والروح ؛(قدر/ 4)در شب قدر تا صبح با همه کسانى که به تسبیح و تهلیل و ذکر و دعا و راز و نیاز مشغولند، مصافحه مى کنند، جز با: شرابخواران ، گوشت خوک خوران ، قمار بازان ، قاطع رحم ، عاق والدین ، رشوه خواران ، سگ بازان ، ربا خواران و کینه توزان نسبت به مومنان .
آدم (ع ) پس از هبوط بر زمین به ابلیس گفت : چرا ما را فریفتى و از بهشت بیرون کردى ؟ پاسخ داد: مرا چه کسى به اینجا کشاند؟ حضرت آدم (ع ) جواب داد: عصیان .
شعبى متوفاى سال 427 در قصص الانبیاء مى نویسد: شیطان در کنار درخت به ناله و زارى پرداخت . آدم و حوا بدو گفتند چرا ناله مى کنى ؟ پاسخ داد: به حال شما و براى شما. آنان گفتند: چرا براى ما اشک مى ریزى ؟ ابلیس پاسخ داد: به خاطر آن که شما از بهشت بیرون خواهید رفت . آنان گفتند: چه کنیم تا در بهشت جاودان بمانیم . ابلیس گفت : از این درخت بخورید؛ هل ادلکم على شجرة الخلد و ملک لا یبلى ؛ آدم و حوا در اثر وسوسه ابلیس از شجره اى که از خوردن آن منع شده بودند، خوردند و سرانجام نعمت الهى از آنان سلب شد.
ج) ذلت و خوارى در صورت عدم بازگشت و توبه نکردن .
د) کیفر اخروى در صورت اصرار بر معصیت و گناه ترک توبه .
ه) کیفر دنیوى
تاثیر توبه
درباره چگونگى تاثیر توبه چند نظر وجود دارد:
الف توبه کیفر را ساقط مى کند. ب کیفر، به خاطر کثرت ثواب توبه ، ساقط مى شود. ج توبه ، خودش عبادت است و از روى تفضل به آن ثواب داده مى شود؛ ولى سقوط عقاب به خاطر عفو و کرم الهى است .(7)
به نظر ما ساقط شدن کیفر گناهان ، به وسیله توبه مى باشد، و خداوند متعال از باب تفضل و احسان ، توبه را وسیله اى جهت سقوط کیفر قرار داده است .
خواجه نصیرالدین طوسى در تجرید الاعتقاد مى نویسد: عقاب به وسیله خود توبه ساقط مى شود نه کثرت ثواب آن .(8)
امام صادق (ع ) فرمودند:(9)هر گاه آدمى گناه کند، در دلش نقطه سیاهى پدید مى آید، ولى اگر توبه کند محو مى شود.
توبه نصوح
توبه نصوح عبارت از توبه شکست ناپذیر است ؛ توبه اى که دوام و ثبات داشته باشد.
امام باقر (ع ) فرمودند: وقتى بنده خدا توبه شکست ناپذیر مى کند، خداوند او را دوست مى دارد و در نتیجه ، در دنیا و آخرت گناهان او را مى پوشاند.
راوى پرسید خداوند چگونه پرده پوشى مى کند؟
امام (ع ) فرمودند: هر چه از گناهان که دو فرشته موکل علیه او نوشته اند، از یادشان مى برد و به جوارح و اعضاى بدن او دستور مى دهد تا گناهان او را پنهان کنند و نادیده بگیرند و به مراکزى که او در آنجا، مرتکب گناه شده است ، دستور مى دهد تا آن گناهان را پنهان نماید. او در این صورت در قیامت به گونه اى حضور مى یابد که گناهى ندارد تا گواهانى علیه او گواهى دهند.(10)
مساله استدراج
اشاره شد که کیفر در دنیا، به نوبه خود، زنگ بیدار باش است و در نوع خود، یکى از درهاى رحمت پروردگار مى باشد. بر این اساس نسبت به بعضى از افراد که از لطف الهى بدورند، چه بسا که این بانگ بیدار باش به صدا در نیاید و برخوردار بودن از نعمتهاى گوناگون و مختلف خداوند، موجب غفلت وى شود، تا آنکه ناگهان کیفر و عذاب سخت و غیر قابل علاج الهى ، نازل شود، و او را احاطه کند. پس وفور نعمتها را نمى توان نشانه سعادت دانست . و مى توان گفت ، کسى که به گناه دست مى یازد ولى نعمتهاى الهى از هر درى به سوى او مى بارد او دچار استدراج مى باشد.
پی نوشت ها:
1. تزکیة النفس ، ج 1، بخش توبه .
2. راغب ، مفردات ، ماده نوب .
3. غررالحکم : شماره 2072.
4. کنزالعمال : حدیث 10174.
5. غررالحکم ، شماره 1355.
6. مستدرک الوسائل : ج 12، ص 129، ح 13707.
7. شرح الاصول الخمسه ، ص 790؛ شرح المقاصد، ج 5، صص 166 و 167.
8. کشف المراد، ص 451.
9. اصول کافى ، مترجم ، ج 3، ص 373 ح 13.
10. اصول کافى ، ج 3، ص 373.
توبه وصل بعد از قطع
یکى از معارف روزه ، گرایش به توبه است که در جاى جاى مناجاتها و ادعیه مربوط به ماه رمضان به چشم مىخورد از جمله ، در جوشن کبیر آمده است : یا من یقبل عند التائبین و یا یقبل التوبة عن عباده و یا من یحب التوابین و یا قابل التوبات و یا حبیب التوابین
یکى از عوامل ارتقاى روزه ، توبه و استغفار است . توبه عبارت است از وصل بعد از قطع ؛ قطعى که رجوع در آن نمایان است . توبه هم به خدا نسبت داده شده است و هم بر انسان ، بر این اساس هم خدا تواب است و هم انسان ، ولى تفاوت آن دو از حیث ماهیت مصادیق است .
در مفردات راغب در باب توبه خلق آمده است :(1) دست کشیدن از گناه به گونه اى صحیح خدا پسند را توبه بشرى گویند؛ توبه ؛ یعنى بازگشت از گناه به سوى اطاعت و بازگشت از قطع رحمت به وصل رحمت راغب همچنین یادآور مى شود، هنگامى که گفته مى شود خدا توبه کرد؛ یعنى، خدا که فضل خود را دریغ داشته بود، دوباره شامل حال بنده کرد، ولى وقتى گفته مى شود انسان توبه کرد؛ یعنى انسان دست از گناه کشید و به سوى خدا بازگشت : تاب الله اى الیه بفضله ... رجع الیه عن المعصیة .(2)
ارکان توبه
امیرالمومنین (ع ) در تعریف توبه فرمود(3) توبه عبارت است از: پشیمانى به قلب و طلب آمرزش گناهان با زبان و ترک گناه و معصیت با اعضا و جوارح و تصمیم بر اینکه مجددا مرتکب گناه نشود. توبه داراى ارکانى است که مهمترین آنها عبارت اند از:
1. اقرار و اعتراف
2. پشیمانى ، ندامت و ترک گناه
3. تصمیم به عدم روى آوردن به گناه در آینده
4. جبران مافات
کسى که تصمیم دارد توبه نماید، باید حق الناسها و حق الله را که در ذمه اش بوده و ترک کرده ، جبران و ادا کند
انگیزه هاى روى آوردن به توبه
1. توجه به اثرات مثبت توبه :
الف) توبه کننده ، محبوبیت خاصى در پیشگاه خدا دارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:(4)توبه کننده واقعى از گناه، مانند کسى است که گناهى مرتکب نشده است .
ب) توبه باعث شستشوى دل است . پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود(5)توبه سبب طهارت و پاکى قلب مى شود و گناهان را از وجود توبه کنند مى زداید.
ج) توبه باعث جلب رحمت الهى مى گردد؛ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: التوبة تستنزل الرحمة .(6)
د) توبه آدمى را از فشار وجدان اخلاقى مى رهاند.
2. توجه به آثار منفى گناهان :
الف) ترک توبه آفات و بلاها در پى دارد.
ب) توبه نکردن موجب سلب نعمت مى شود.
فرشتگان الهى که بر اساس : تنزل الملائکة والروح ؛(قدر/ 4)در شب قدر تا صبح با همه کسانى که به تسبیح و تهلیل و ذکر و دعا و راز و نیاز مشغولند، مصافحه مى کنند، جز با: شرابخواران ، گوشت خوک خوران ، قمار بازان ، قاطع رحم ، عاق والدین ، رشوه خواران ، سگ بازان ، ربا خواران و کینه توزان نسبت به مومنان .
آدم (ع ) پس از هبوط بر زمین به ابلیس گفت : چرا ما را فریفتى و از بهشت بیرون کردى ؟ پاسخ داد: مرا چه کسى به اینجا کشاند؟ حضرت آدم (ع ) جواب داد: عصیان .
شعبى متوفاى سال 427 در قصص الانبیاء مى نویسد: شیطان در کنار درخت به ناله و زارى پرداخت . آدم و حوا بدو گفتند چرا ناله مى کنى ؟ پاسخ داد: به حال شما و براى شما. آنان گفتند: چرا براى ما اشک مى ریزى ؟ ابلیس پاسخ داد: به خاطر آن که شما از بهشت بیرون خواهید رفت . آنان گفتند: چه کنیم تا در بهشت جاودان بمانیم . ابلیس گفت : از این درخت بخورید؛ هل ادلکم على شجرة الخلد و ملک لا یبلى ؛ آدم و حوا در اثر وسوسه ابلیس از شجره اى که از خوردن آن منع شده بودند، خوردند و سرانجام نعمت الهى از آنان سلب شد.
ج) ذلت و خوارى در صورت عدم بازگشت و توبه نکردن .
د) کیفر اخروى در صورت اصرار بر معصیت و گناه ترک توبه .
ه) کیفر دنیوى
تاثیر توبه
درباره چگونگى تاثیر توبه چند نظر وجود دارد:
الف توبه کیفر را ساقط مى کند. ب کیفر، به خاطر کثرت ثواب توبه ، ساقط مى شود. ج توبه ، خودش عبادت است و از روى تفضل به آن ثواب داده مى شود؛ ولى سقوط عقاب به خاطر عفو و کرم الهى است .(7)
به نظر ما ساقط شدن کیفر گناهان ، به وسیله توبه مى باشد، و خداوند متعال از باب تفضل و احسان ، توبه را وسیله اى جهت سقوط کیفر قرار داده است .
خواجه نصیرالدین طوسى در تجرید الاعتقاد مى نویسد: عقاب به وسیله خود توبه ساقط مى شود نه کثرت ثواب آن .(8)
امام صادق (ع ) فرمودند:(9)هر گاه آدمى گناه کند، در دلش نقطه سیاهى پدید مى آید، ولى اگر توبه کند محو مى شود.
توبه نصوح
توبه نصوح عبارت از توبه شکست ناپذیر است ؛ توبه اى که دوام و ثبات داشته باشد.
امام باقر (ع ) فرمودند: وقتى بنده خدا توبه شکست ناپذیر مى کند، خداوند او را دوست مى دارد و در نتیجه ، در دنیا و آخرت گناهان او را مى پوشاند.
راوى پرسید خداوند چگونه پرده پوشى مى کند؟
امام (ع ) فرمودند: هر چه از گناهان که دو فرشته موکل علیه او نوشته اند، از یادشان مى برد و به جوارح و اعضاى بدن او دستور مى دهد تا گناهان او را پنهان کنند و نادیده بگیرند و به مراکزى که او در آنجا، مرتکب گناه شده است ، دستور مى دهد تا آن گناهان را پنهان نماید. او در این صورت در قیامت به گونه اى حضور مى یابد که گناهى ندارد تا گواهانى علیه او گواهى دهند.(10)
مساله استدراج
اشاره شد که کیفر در دنیا، به نوبه خود، زنگ بیدار باش است و در نوع خود، یکى از درهاى رحمت پروردگار مى باشد. بر این اساس نسبت به بعضى از افراد که از لطف الهى بدورند، چه بسا که این بانگ بیدار باش به صدا در نیاید و برخوردار بودن از نعمتهاى گوناگون و مختلف خداوند، موجب غفلت وى شود، تا آنکه ناگهان کیفر و عذاب سخت و غیر قابل علاج الهى ، نازل شود، و او را احاطه کند. پس وفور نعمتها را نمى توان نشانه سعادت دانست . و مى توان گفت ، کسى که به گناه دست مى یازد ولى نعمتهاى الهى از هر درى به سوى او مى بارد او دچار استدراج مى باشد.
پی نوشت ها:
1. تزکیة النفس ، ج 1، بخش توبه .
2. راغب ، مفردات ، ماده نوب .
3. غررالحکم : شماره 2072.
4. کنزالعمال : حدیث 10174.
5. غررالحکم ، شماره 1355.
6. مستدرک الوسائل : ج 12، ص 129، ح 13707.
7. شرح الاصول الخمسه ، ص 790؛ شرح المقاصد، ج 5، صص 166 و 167.
8. کشف المراد، ص 451.
9. اصول کافى ، مترجم ، ج 3، ص 373 ح 13.
10. اصول کافى ، ج 3، ص 373.
.: Weblog Themes By Pichak :.