لزوم شناخت رفیق راه و همسایه
سَل مِنَ الرَفیقِ قَبلَ الطَریقِ وَ عَنِ الجارِ قَبلَ الدارِ نامه/ 31
پیش از آنکه از راه پرسی، از «رفیق راه» پرس، و پیش از آنکه «خانه» انتخاب کنی، از «همسایه» پرس.
بر اساس این فرمایش امام علیه السلام، در زبان فارسی هم ضرب المثلی رواج یافته است که میگوید:«بگو رفیقت کیست، تا بگویم چگونه آدمی هستی». و شاعری، همین معنا را به شعر درآورده است:
تو اول بگو با کیان زیستی؟ پس آنگه بگویم که تو کیستی!
سخن امام، این هشدار را میدهد که انسان باید دقت کند و هنگام سفر، از رفیق راه و همسفر بد و فاسد، دوری جوید، و همچنین هنگام انتخاب خانه، مراقبت کند، تا با اشخاصی نادرست و گمراه، همسایه نشود. زیرا، همسفر فاسد و همسایه گمراه، علاوه بر زیانها و ناراحتیهایی که تولید میکنند، بر اثر همراهی و همنشینی و معاشرت پی در پی، در روحیه انسان، تاثیر بد میگذارند. و چه بسا که انسان پس از مدتی معاشرت با افراد گمراه و فاسد، خود نیز، اندک اندک و ندانسته، به فساد و گمراهی کشیده میشود.
به همین دلیل، ما باید مراقب باشیم و در هر کاری که انجام میدهیم، با کسانی همراهی و همفکری کنیم که مطمئن باشیم درستکار و با ایمان و پاک و نیک کردارند.
این سخن، میتواند ما را، در این جهت نیز راهنمایی کند که هرگاه در انتخاب راهی و انجام کاری دچار شک و تردید شدیم، یا اگر دیدیم که خودمان، قادر به انتخاب راه درست نیستیم، بهتر است پیش از آنکه با چشم بسته به راهی برویم یا شروع به کاری کنیم، افراد دیگر را در نظر بگیریم. یعنی ببینیم کسانی که عقل و درایت و ایمان و پارسایی آنها ثابت شده است، چه کار میکنند و از کدام راه میروند، تا ما نیز همان راه را در پیش گیریم. به این ترتیب، علاوه بر آنکه به گمراهی و فساد دچار نمی شویم، از وجود همراه و همنشین خوب هم بهرهمند میگردیم.
.: Weblog Themes By Pichak :.