زیر آسمان سوئد: اگر شما و بیشتر افرادی که در زمره دوستان و آشنایان شما هستند تنها و تنها به جنس مخالف خود گرایش عاطفی،روانی و جنسی دارید، شما جزو رایج ترین و معمول ترین گروه های گرایش جنسی یعنی دگرجنس گرایان هستید یعنی ارتباط مرد با زن و بالعکس. همجنسگرایان از نظر فیزیکی افرادی هستند همانند دیگران که بجای ارتباط با جنس مخالف به ارتباط عاطفی،روانی و جنسی(توجه کنید:هر سه با هم) با همجنس خود گرایش دارند.آن دسته که مرد هستند و با مرد ارتباط دارند را در اصطلاح عامیانه Gay (گِی) و آن دسته که زن هستند و با زن ارتباط دارند را در اصطلاح عامیانه Lesbian (لِزبین) می نامند. در زبان انگلیسی به افراد همجنسگرا Homo-sexual گفته می شود.توجه کنید که واژه "همجنس باز" که گونه ای تحقیرآمیز و محکوم کننده در گویش عامیانه برای اطلاق شخص همجنسگراست به معنای کسی است که تنها برای اهداف جنسی به ارتباط با همجنس خودش اقدام می کند در حالیکه به عقیده روانشناسان همجنسگرایی فرایندی است که نتیجه بر هم کنش عوامل زیستی،محیطی و ژنیتکی ست نه نتیجه انتخاب فردی در سبک گرایش جنسی خودش!
دسته ی سوم افرادی هستند که به هر دو جنس مرد و زن گرایش عاطفی،روانی و جنسی دارند که به آنها دوجنسگرایان یا افراد Bi-sexual گفته می شود.دسته چهارم افرادی هستند که هویت جنسی شان از لحاظ فرهنگی با جنسیتشان سنخیتی نداشته باشد که به آنها تراجنسان یا افراد Transsexual می گویند.این افراد کسانی هستند که جنسیتی که در روانشان حس میکنند با جنسیت جسم شان در تضاد است.در ایران این افراد تنها گروهی هستند که قانونا می توانند با انجام عمل جراحی و هورمون درمانی تغییر جنسیت دهند.دسته آخر هم افرادی هستند که از بدو تولد خصوصیات هر دوجنس را دارند (زن با آلت مردانه و مرد با آلت زنانه) و به آنها هرمافرودیت Hermaphrodite گفته می شود که نوعی اختلال جنسی قابل درمان است.
در ادامه به بررسی بیشتر این موضوع و وضعیت کنونی آن در ایران،سوئد و در سایر کشورهای دنیا می پردازیم.
موافقان با همجنس گرایی چه می گویند؟
موافقان با حمایت از حقوق اقلیت های جنسی در جوامع غربی بر این عقیده اند که امروزه هم از دیدگاه علمی و هم از دیدگاه علوم رفتار شناسی،روان شناسی و جامعه شناسی وجود اختلاف های ژنتیکی در گرایش های جنسی انسانها امری اثبات شده و بدیهی است.آنها معتقدند که البته وجود اختلاف در ژنتیک تنها به انسانها محدود نمی شود کما اینکه در برخی از حیوانات از جمله در پنگوئن ها نیز این امر وجود دارد.از طرفی آنها ادعا دارند که تاریخ جهان نشان می دهد که این مساله در گذشته ها نیز وجود داشته است ولی به دلایل مختلف که مهمترین آنها نبود آگاهی و شناخت علمی کافی از فلسفه پیدایش گرایش های جنسی و سپس باورهای دینی و مذهبی بوده است،این موضوع بصورت یک "تابو" و یا یک "گناه کبیره" جلوه داده شده است.
موافقان و حامیان اقلیت های جنسی در دنیا بر این باور هستند که تعامل خشن با این پدیده نوعی پایمال سازی حقوق شهروندی محسوب می شود در حالیکه همه آحاد جامعه باید صرفنظر از جنسیت و یا هر گونه گرایش جنسی از حقوق فردی و اجتماعی برابر برخوردار باشند.
مخالفان با همجنس گرایی چه می گویند؟
مخالفان با همجنس گرایی و هرگونه گرایش جنسی بغیر از گرایش جنسی به جنس مخالف بر این باور هستند که این یک گرایش جنسی طبیعی نیست بلکه این یک انحراف جنسی ست که با عادی انگاشتن آن زمینه برای شیوع این پدیده در سطح جامعه بیشتر فراهم می شود و در واقع به عقیده آنها این حقوق توده مردم جامعه ست که پایمال می شود نه حقوق آن اقلیت خاص.مخالفان می گویند که احترام به حقوق جامعه معادل احترام به "نوع بشر" است نه احترام به حقوق "تک تک" افراد جامعه! یعنی افرادی که اینگونه هستند بیمار هستند و باید معالجه شوند نه اینکه به حقوق تک تک آنها بعنوان حقوق نوع بشر نگاه شود و حقوق آنها در جامعه تعمیم داده شود. از دیدگاه آنها، همجنس گرایان یا دو جنس گرایان همانند افرادی که از لحاظ روانی دچار اختلال شدید شده اند و دست به قتل و تجاوز و... می زنند، از دیدگاه گرایش جنسیتی دچار انحراف شده اند و لذا جزو "استثناء" در جامعه محسوب می شوند و باید معالجه شوند و در صورتی که حتی عمل تغییر جنسیتی هم در آنها موثر واقع نشود و علاج ناپذیر باشند، باید آنها را از توده جامعه دور نگه داشت.همانند زندانیان خلافکاری که به علل مختلف شخصیتی و روانی در زندان هستند.
مخالفان مدعی هستند که در مشرق زمین اصولا نهاد "جامعه سالم" بر اساس نهاد "خانواده سالم" استوار است و ورود این افراد- از دیدگاه آنها "ناسالم"-به جامعه موجب می شود نهاد خانواده سست و ناسالم شود و در نتیجه این معضل به جامعه نیز بسط یابد.بطور کلی، از دیدگاه مخالفان این گروه از اقلیت های جنسی افراد بیماری هستند که یا باید سریعا معالجه شوند و یا در قرنطینه قرار گیرند و در صورت نافرمانی بنا به حکم شرع باید اشد مجازات در مورد آنها اجرا شود.
در مورد اینکه چرا در جوامع غربی حقوق این افراد مورد حمایت و احترام قرار می گیرد، مخالفان معتقد هستند که در جوامع غربی نیز جنبش هایی در جهت محکومیت این موضوع انجام می شود ولی بخاطر اینکه افرادی که در راس قدرت هستند خود حامی آزادی همجنسگرایی هستند، حل موضوع راه به جایی نمی برد.
علم روانشناسی چه می گوید؟
عوامل هورمونی و ژنتیک همواره در شکل گیری گرایش های جنسی غیرمتعارف نقش موثری داشته اند ولی از نظر علم روانشناسی، "فروید" و روانشناسان دیگری در شاخه? روانکاوی معتقد بودند که "تجربیات دوران کودکی" در شکلگیری گرایشهای جنسی مؤثرند. به عنوان مثال "فروید" معتقد بود که "نوجوانان همگی همجنس گرا هستند و پس از گذراندن مراحلی دارای حالات دگرجنسگرایی میشوند و آنها که همجنسگرا میمانند به علت مواجهه با یک مانع یا حادثه? بازدارنده، تکامل جنسی خود را به اتمام نرساندهاند".
او همچنین معتقد بود که بعضی افراد که این دوره? تکامل جنسی را بدون هیچ مشکلی طی کردهاند نیز همچنان در درون خود به صورت پنهان و به درجات متفاوت دارای تمایلات "همجنس خواهانه" هستند. کشفیات مدرن علمی و پزشکی تأکید بر زیست شناختی بودن عوامل همجنسگرایی و رفتارهای همجنسگرایانه در کودکی دارند و این عوامل شامل عوامل ژنتیکی و یا کسب شده در رحم مادر نیز میباشند.
نظر ادیان چیست؟
در دین یهودیت همجنسگرایی "غیرقابل قبول" و "گناه" است.در دین مسیحیت نیز همجنسگرایی "گناه" محسوب می شود اما برخی مسیحیان در این زمینه نظرات متفاوتی دارند چنانکه برخی کلیساها عقد شرعی همجنسگرایان را جاری میکنند و برخی نیز این عمل را "مطرود" میدانند. در دین اسلام همجنسگرایی از "گناهان کبیره" است و مجازات آن زندان و اعدام است.آئین بهائیت نیز این موضوع را "مردود" و آن را "تحریم" می کند
.: Weblog Themes By Pichak :.