در چهارشنبه پایان هر سال سرور و شادمانی زایدالوصفی میان
اقشار مختلف و اجتماع ایرانی شایع می شود. این شادمانی که از جنبه های مختلف
روانشناختی و جامعه شناختی؛ تاریخی و فرهنگی یکی از وجوه مثبت نشاط و تخلیه روانی
و روحیه شاد مردم بوده؛ امروز هم وجاهت خود را حفظ کرده است و اگر برخی از اعمال و
شادی ها و رفتارهای کاذب و مخرب امروزی از آن حذف شود و از انجام آنها خودداری
شود؛ چهارشنبه سوری به یکی از بهترین و نشاط انگیزترین و ماندگارترین جشن ها و
خاطره های زندگی ایرانیان در پایان هر سال تبدیل خواهد شد 1 همان گونه که طی سال
ها و قرن ها توانسته پایدار بماند و یک وسیله عمده تفریح و حفظ هویت تاریخی اقوام
آریایی باشد. چهارشنبه سوری جشنی است که نوید آمدن بهار و نوروز2 و سرسبزی و رخت
بربستن کدورت و برودت و سختی و سرمای زمستان را می دهد. چهارشنبه سوری به رغم جنبه
های فراگیر ملی و تاریخی اش در هر منطقه یی از ایران با رسوم متفاوت و گاه مشترکی
انجام می شود لیکن یک پیام را از دل تاریخ برای ایرانیان از اقوام آریایی شان به
همراه و به یادگار آورده است. پریدن از روی شعله های زرد و سرخ آتش و زمزمه سرود
زردی من از تو/ سرخی تو از من؛ رسومی همچون پریدن از روی آتش و ترقه بازی تقریباً
در تمام نقاط ایران در چهارشنبه سوری مشترک هستند. اما فالگوش؛ قاشق زنی و برخی
دیگر از رسوم منطقه یی بوده و در برخی از نقاط ایران اجرا می شوند که متاسفانه
بیشتر آنها امروزه به فراموشی سپرده شده و اجرا نمی شوند و شاید هم تنگ نظری؛ هجوم
فرهنگی و تکنولوژی بی رحم هویت ها را نابود ساخته است. اگر چهارشنبه سوری در شمال
خراسان رسومی چون شکستن کوزه و تخم مرغ را به نشانه دفع بلا و بدی از خانه و
خانواده در دل خود دارد در تهران و برخی نقاط دیگر با قاشق زنی و فالگوش خود را
نشان می دهد و در گیلان در این روز به ارواح درگذشتگان احترام می گذارند. در واقع
یکی از فلسفه های کهن مرسوم شدن چهارشنبه سوری این است که در این شب به گورستان و مکان
دفن اموات می روند و برای احترام و شادی روح آنها نذورات و هدایایی به آنها پیشکش
می کنند. از این دیدگاه چهارشنبه سوری همانند نوروز با «فره وهرها» پیوند می خورد.
یکی دیگر از رسوم شایع چهارشنبه سوری که هنوز هم به شکل گسترده در میان زرتشتیان
جریان دارد؛ پخش آجیل مشکل گشا موسوم به «لرک» است که از مغز هفت نوع میوه خشک شده
خوردنی از جمله مغز پسته؛ بادام؛ کشمش؛ گردو؛ برگ هلو؛ انجیر؛ خرما و سنجد فراهم
شده است. این آجیل در مراسم غروب چهارشنبه یا بر سر مزار اموات پخش می شود.
چهارشنبه سوری غروبی نشاط انگیز بود که شادی و پایکوبی تا شب در کوچه و برزن؛ شهر
و روستا و حتی کاخ پادشاه ادامه داشت و با این اعمال نشاط انگیز خستگی و ملال سال
کهنه از تن بیرون می رفت و طراوت و شادابی برای ورود به سال نو جایگزین می شد. در
چهارشنبه سوری خانه تکانی ها به پایان رسیده و خانه دل و فکر هم پاک می شود و فرد
ایرانی آماده ورود به سال نو می شود. او می خواهد با اندیشه و گفتار و پندار نیک
زندگی نوین را آغاز کند. اسباب و اثاثیه کهنه و فرسوده دور ریخته می شود و لوازم
نو جایگزین می شود. همه چیز رنگ نو به خود می گیرد و در و دیوار کاشانه و محیط تمیز
و غبارروبی می شود
در چهارشنبه پایان هر سال سرور و شادمانی زایدالوصفی میان
اقشار مختلف و اجتماع ایرانی شایع می شود. این شادمانی که از جنبه های مختلف
روانشناختی و جامعه شناختی؛ تاریخی و فرهنگی یکی از وجوه مثبت نشاط و تخلیه روانی
و روحیه شاد مردم بوده؛ امروز هم وجاهت خود را حفظ کرده است و اگر برخی از اعمال و
شادی ها و رفتارهای کاذب و مخرب امروزی از آن حذف شود و از انجام آنها خودداری
شود؛ چهارشنبه سوری به یکی از بهترین و نشاط انگیزترین و ماندگارترین جشن ها و
خاطره های زندگی ایرانیان در پایان هر سال تبدیل خواهد شد 1 همان گونه که طی سال
ها و قرن ها توانسته پایدار بماند و یک وسیله عمده تفریح و حفظ هویت تاریخی اقوام
آریایی باشد. چهارشنبه سوری جشنی است که نوید آمدن بهار و نوروز2 و سرسبزی و رخت
بربستن کدورت و برودت و سختی و سرمای زمستان را می دهد. چهارشنبه سوری به رغم جنبه
های فراگیر ملی و تاریخی اش در هر منطقه یی از ایران با رسوم متفاوت و گاه مشترکی
انجام می شود لیکن یک پیام را از دل تاریخ برای ایرانیان از اقوام آریایی شان به
همراه و به یادگار آورده است. پریدن از روی شعله های زرد و سرخ آتش و زمزمه سرود
زردی من از تو/ سرخی تو از من؛ رسومی همچون پریدن از روی آتش و ترقه بازی تقریباً
در تمام نقاط ایران در چهارشنبه سوری مشترک هستند. اما فالگوش؛ قاشق زنی و برخی
دیگر از رسوم منطقه یی بوده و در برخی از نقاط ایران اجرا می شوند که متاسفانه
بیشتر آنها امروزه به فراموشی سپرده شده و اجرا نمی شوند و شاید هم تنگ نظری؛ هجوم
فرهنگی و تکنولوژی بی رحم هویت ها را نابود ساخته است. اگر چهارشنبه سوری در شمال
خراسان رسومی چون شکستن کوزه و تخم مرغ را به نشانه دفع بلا و بدی از خانه و
خانواده در دل خود دارد در تهران و برخی نقاط دیگر با قاشق زنی و فالگوش خود را
نشان می دهد و در گیلان در این روز به ارواح درگذشتگان احترام می گذارند. در واقع
یکی از فلسفه های کهن مرسوم شدن چهارشنبه سوری این است که در این شب به گورستان و مکان
دفن اموات می روند و برای احترام و شادی روح آنها نذورات و هدایایی به آنها پیشکش
می کنند. از این دیدگاه چهارشنبه سوری همانند نوروز با «فره وهرها» پیوند می خورد.
یکی دیگر از رسوم شایع چهارشنبه سوری که هنوز هم به شکل گسترده در میان زرتشتیان
جریان دارد؛ پخش آجیل مشکل گشا موسوم به «لرک» است که از مغز هفت نوع میوه خشک شده
خوردنی از جمله مغز پسته؛ بادام؛ کشمش؛ گردو؛ برگ هلو؛ انجیر؛ خرما و سنجد فراهم
شده است. این آجیل در مراسم غروب چهارشنبه یا بر سر مزار اموات پخش می شود.
چهارشنبه سوری غروبی نشاط انگیز بود که شادی و پایکوبی تا شب در کوچه و برزن؛ شهر
و روستا و حتی کاخ پادشاه ادامه داشت و با این اعمال نشاط انگیز خستگی و ملال سال
کهنه از تن بیرون می رفت و طراوت و شادابی برای ورود به سال نو جایگزین می شد. در
چهارشنبه سوری خانه تکانی ها به پایان رسیده و خانه دل و فکر هم پاک می شود و فرد
ایرانی آماده ورود به سال نو می شود. او می خواهد با اندیشه و گفتار و پندار نیک
زندگی نوین را آغاز کند. اسباب و اثاثیه کهنه و فرسوده دور ریخته می شود و لوازم
نو جایگزین می شود. همه چیز رنگ نو به خود می گیرد و در و دیوار کاشانه و محیط تمیز
و غبارروبی می شود
رسوم چهارشنبه سوری
قاشق زنی؛ جوانان اعم از دختر و پسر و بیشتر دختران کاسه و قاشقی
به دست گرفته و همراه کودکان و نوجوانان به در منازل همسایگان می رفتند و از آنان
درخواست هدیه می کردند. چادر به گونه یی روی سر قرار می گرفت که دختر شناسایی نمی
شد. معمولاً خوراکی های شفا بخش طلب می کردند. فالگوش؛ جوانان در سر گذر و چهارراه
مردم می ایستادند و کلیدی زیر پای شان قرار می دادند و گوش هایشان را تیز و نیت می
کردند. اولین کلماتی را که از رهگذران می
شنیدند با نیت خود مطابقت می دادند و پاسخ
خود را دریافت می کردند. آرزوی خوشبختی در
سال جدید نیت هر فردی بود که فالگوش می ایستاد.
آتش افروزی؛ مشهورترین رسم چهارشنبه سوری بود که در تمام ایران و حتی ممالک همجوار
شایع و گسترده بود. هر کس به فراخور توان خود خرمنی از آتش تهیه کرده و از روی آن
می جهد تا به سرور و بهجت دست یابد. فال کوزه؛ بیشتر در میان زرتشتیان جریان دارد
که براساس آن می خواهند از آینده شان خبردار شوند. سایر رسوم چهارشنبه سوری
عبارتند از «پختن آش چهارشنبه سوری»؛ «نقاره زدن»؛ «عبور از زیر توپ مروارید»؛
«نمک دادن» و «شکستن کوزه و ظروف کهنه» و... شال اندازی؛ یا کجاوه اندازی رسمی است
که در آذربایجان برگزار می شد به این ترتیب که فرد جوانی که تازه ازدواج کرده شالی
را از پشت بام خانه به نحوی که دیده نشود به خانه نامزدش می اندازد. صاحبخانه هدیه
یی که غالباً شامل پیراهن است به شال می بندد و جوان آن را بالا می کشد. آجیل هفت
مغز هم از جمله هدایای این رسم است . سفره حضرت خضر؛ در شیراز پهن می شد و محتوای
فرنی؛ شیر؛ گلاب؛ کلوچه؛ مسقطی؛ قوتک؛ سوهان؛ شیرین پلو؛ شمع؛ سبزی؛ گندم ؛ نمک؛ سکه
و لولهنگ پر از آب بود و امروزه به طور پراکنده برگزار می شود.
برخی از رسوم مانند آتش افروزی در کردستان باشکوه تر از نقاط دیگر برگزار می شود
که شعله های آتش تا صبح روشن است. پختن و خوردن شیربرنج و شیرین پلو نیز در
چهارشنبه سوری در کردستان رایج بود.
پی نوشت ها :
1- برای اطلاع بیشتر ن ک؛ جشن ها و
آیین های شادمانی در ایران؛ تالیف نگارنده؛ انتشارات اطلاعات تهران 1385؛ ص 123
2- برای اطلاع بیشتر ن ک؛ تاریخ نوروز و گاهشماری ایرانیان؛ عبدالعظیم رضایی؛
انتشارات اقبال تهران 1380؛ ص 129
3- تاریخ بخارا؛ نرشخی؛ ترجمه و تصحیح مدرس رضوی؛ چاپ دوم؛ تهران 1351؛ ص 37
4- المحاسن و الاضداد؛ جاحظ ابوعثمان؛ ترجمه و تصحیح محمدعلی خلیلی؛ انتشارات ابن
سینا؛ تهران 1343؛ ص 277
5- آناهیتا؛ گزارش ابراهیم پورداوود؛ تصحیح مرتضی گرجی؛ تهران 1343؛ ص 75
6- تاریخ و نوروز و گاهشماری ایرانیان؛ رضایی؛ ص 120
.: Weblog Themes By Pichak :.