سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چگونگی طرح سوالات در جلسه خواستگاری

چه سئوالاتی در جلسات آشنایی دختر و پسر جهت خواستگاری و ازدواج باید مطرح شود:

ما در این مقاله سعی داریم تا نحوه ساختن سئوال را در این جلسات برای شما بازگو کنیم .

در طرح سئوالات جلسه خواستگاری و شناسایی دختر و پسر، که به آن ها  کمک می کند تا نسبت به طرف مقابل شناخت عقلانی ( نه احساسی) کسب کنند شرایطی حائز اهمیت است که بعضی از آنها به قرار ذیل است:

1 - فکر نکنیم که سئوالات باید استاندارد شده و از پیش تعیین شده و با جوابهای مشخص باشد، باید هنگام گفتگو  سعی کنیم سئوالات را در همان جلسه نسبت به هرمسئله  مبهم، طرح کنیم.

2 -  سئوالات کلی برای شروع خوب است ولی فایده های آن اندک هستند. مثلا نظر شما در مورد حجاب چیست؟  شما چه توقعی از همسر آیند ه ات داری؟ شما نظرت در مورد اخلاق و ایمان چیه؟  میعارهای شما برای ازدواج چیست؟  شما چه نقشی برای  زن در خانواده ، یا چه نقشی برای مرد در خانواده قائل هستید؟سئوالات کلی، حتما جواب کلی دارد و جوابهای کلی چون مبهم و ناشفاف هستند ، مفهوم شناخت از یکدیگر را با تحریف روبرو می سازد.

3 - به جای سئوالات کلی، سعی کنید مفاهیم را به زودی به طرف مصداق ها و مثالهای عینی بکشانید، و با طرح مسئله فرد را در موقعیت قرار دهید. موقعیت هایی که هر روز در زندگی خانوادگی افراد پیش می آید و زوجین نسبت به آن واکنش احساسی، فکری یا رفتاری نشان می دهند. به عنوان مثال به جای این سئوال کلی که "نظرتان در مورد حجاب چیست؟" سئوالات جزئی زیر را بپرسید؟ آیا آقایان هم باید حجاب داشته باشند؟ آیا شما خانواده ای را دیده اید که به خاطر رعایت نکردن حجاب از طرف مرد گسسته شده است؟ حدود حجاب برای خانم ها چقدره؟ آیا نوع پوشش خانم در خانواده با جمع های فامیلی تفاوتی داره؟ آیا به فرض پذیرش حجاب مورد نظر شما، کار خانم در محیط هایی که کاملا مردانه هست ، مثل یک کارخانه یا معدن یا ...، اشکالی داره؟ خانم یا آقا در ارتباط با نا محرم چه حدودی را باید رعایت کنن؟

(این به شما بستگی دارد که چه سئوالهای جزئی را متناسب با احوال خود طرح کنید)

اما .... این سئوالات جزئی و دقیق و عملیات را حول چه محورهایی تهیه کنیم.

مسئولیت پذیری و انجام وظایف فرد

 شغل، تحصیلات، وظایف دوستی و خانوادگی از جمله مسئولیت های فرد محسوب می شود و ما به جای سوال "آیا شما مسئولیت پذیرید یا نه" ، سئوالات دقیقی را نسبت به زندگی قبلی فرد طرح می کنیم تا از میزان مسئولیت پذیری او مطلع شویم. مثل: شما در چه تاریخی سرباز شدید، کی به سربازی رفتید؟ آیا غیبت هم داشتید؟

آیا در انجام کارها در خانواده با پدر و مادرتان مشاجراتی داشتید، آیا آنها کارهایی را به اجبار از شما می خواهند؟ رفتار همکارانتان با شما چگونه است؟ ( معمولا افرادی که با خانواده و همکار و ...، دیگران مشاجره دارند و ناسازگارند کسانی هستند که نسبت به انجام وظایف و مسئولیت های خود کوتاهی می کنند)

موقعیت هایی که هر روز در زندگی خانوادگی افراد پیش می آید و زوجین نسبت به آن واکنش احساسی، فکری یا رفتاری نشان می دهند، بهترین مبنا برای  شناخت شخص مقابل است.

 ثبات فکری و احساسی فرد

شما می توانید با سوالاتی متوجه شوید که آیا او شغل عوض کرده است؟ رشته تحصیلی خود را جابجا کرده؟ آیا با دوستان هر چند وقت یکبار قطع رابطه می کند؟ آیا به تناسب سنش چه چیزی اندوخته ؟ مثلا یک آقای 27 ساله چه میزان تحصیلات داره ، چه میزان سرمایه داره ، چه میزان تخصص داره و ....؟ چون این فرد که حداقل 7 سال از بهترین زمان جوانی را در اختیار داشته در ازای آن چه اندوخته است؟ ( این سئوال با سئوالات سنتی  که فقط به داشته های فرد توجه دارند متفاوت است، مثلا ممکن است شخصی 7 سال کار کرده و سرمایه خود را خرج درمان پدر بیمارش کرده و اکنون هیچ ندارد ، ولی این فرد با ثبات است. چون چگونگی گذران عمر و ثبات در کار و زندگی برای ما مهم است)

 انعطاف پذیری

ما باید با طرح سئوالاتی متوجه بشویم این فرد تا چه میزان حاضر به انعطاف و تغییر در نظراتش است. به این سئوال توجه کنید:اگر ما آماده شده ایم به یک مسافرت راس ساعت 18 برویم، ناگهان تلفن زنگ می زند و یکی از اقوام که از شهرستان آمده اند، خواهان آدرس دقیق منزل ما هستند که به منزل ما بیایند، در این هنگام شما چه کار می کنید؟

نحوه پاسخگویی به این سئوال مهم است نه خود جواب. اگر فرد بگوید به آنها می گوییم برنامه مسافرت داریم و نمی توانیم در خدمت شما باشیم.( این نشانه عدم انعطاف است)

اگر فرد بگوید به آنها می گوییم قدمتان روی چشم بفرمائید( این هم نشانه عدم انعطاف است)

در حالیکه فرد منعطف به راههای دیگری به غیر از بلی یا خیر نیز توجه دارد. مثلا می گوید: باید ببینم سفر ما چقدر اهمیت دارد؟ آنها چه نسبتی با ما دارند؟ ضرورت میهمانی چیست؟ تاثیر رفتن به این سفر روی ما چقدر هست؟ و ....، یعنی بررسی همه جوانب  و جوابی شبیه این: به او می گوییم قصد سفر داریم، اما خیلی دوست داریم در خدمت شما باشیم، لذا تا ساعت 18 که وقت حرکت ماست می توانیم در خدمتتون باشیم. یا اینکه ما می توانیم هفته آینده این سفر را برویم لذا خوشحال می شویم در خدمتتون باشیم. ( فراموش نکنید ، حتی گذشته فرد هم نشان می دهد که او در برابر مشکلاتی که در حوزه شغلی ، تحصیلی و خانوادگی داشته هست تا چه اندازه انعطاف پذیر و سازگار بوده است).

نکته مهم اینست که از نشانه های عدم انعطاف پذیری، عدم رابطه صحیح فرد با خانواده ، دوستان، همکاران و ...است. یعنی کسی که نتوانسته است نسبت به خواسته های خود در قبال والدینش انعطاف نشان دهد، حتما در برابر همسر هم دارای انعطاف نخواهد بود.

 تقسیم وظایف و نقش زن و مرد

شما می توانید با مثالهایی مسئولیت هایی را مطرح کنید و از او بپرسید چه کسی این کارها را باید انجام دهد. خرید، تصمیم گیری، کارهای منزل ، نگهداری بچه ، ادامه تحصیل، تفریحات و .... 

مسائل اقتصادی خانواده

این بند هم باید با سئوالات  جزئی همراه باشد. مثلا "میزان هزینه ای را که جهت مراسم ازدواج در نظر دارید چقدر است؟ محل مسکونی مد نظر چگونه است ، کجاست؟" و یا "درآمدهای زن و مرد چگونه در خانواده هزینه می شود؟ تصمیم گیرنده کیست؟ "

میزان استقلال یا وابستگی فرد

شما با طرح سوالاتی در مورد زندگی در شهر دیگر، نوع عکس العمل در قبال نصایح دیگران، میزان معاشرت با خانواده، و دوستان می توانید در مورد استقلال شخصیت وی تصمیم بگیرید.

صفات شخصی و روانی

افسردگی، پرخاشگری، اضطراب، وسواس، سوء ظن و .... جزء مهمترین مسائلی هست که باید بررسی شود،( شاید بررسی این بند یکی از ضرورتهایی هست که دختر و پسر باید به روانشناس مراجعه کنند). اما اگر خودشان قصد بررسی داشتند باید نشانه های این اختلالات را بشناسند، و با سئوال و دقت در نشانه ها و علائم این اختلالات پی به مشکل ببرند. همچنین صفاتی مثل حسابگر (خساست) یا ولخرج بودن، اجتماعی بودن و یا منزوی و بی علاقه به تفریح،  (اهل تفکر و مطالعه بودن) و پشتکار و ....، جزء مسائلی هست که می تواند با مثالهای عملیاتی پرسیده شود. فراموش نکنید در سئوالات باید معادل مثبت صفات را بپرسید، چون ممکن است فرد موضع بگیرد. مثلا شما به فرد بگوئید شما بیشتر حسابگر هستید یا دست و دلباز ؟ تا فرد هر کدام را انتخاب کرد احساس بدی نداشته باشد.

مسائل اعتقادی و اخلاقی

این سئوالات را بر اساس آنچه خود هستید، باید طراحی کنید، اگر به مواردی اعتقاد ندارید، باید با طرح سئوالهای متناسب بررسی کنید تا فرد مقابل در این زمینه در تعارض با شما نباشد.

برای مثال "آیا وجود اعتقادات دینی درون انسان کافیست یا باید حتما در رفتار نمود داشته باشد؟

آیا خانمها برای بیرون رفتن از منزل باید از شوهرشان اجازه بگیرند؟

در صداقت به خود چه نمره ای می دهید؟

دوستان

تحقیق در مورد دوستان فرد و شناسایی آنها ، مسائل زیادی را در مورد همسر آینده برای شما باز گو می کند.

سئوالاتی از این قبیل چند تا دوست صمیمی دارید؟ ( تعداد زیاد آن نشانه برونگرا بودن و تعداد کم آن نشاندهنده حساسیت ، زودرنج بودن و درونگرا بودن هست)

با کدام دوست صمیمی هستید و او چه خصوصیت مثبتی دارد؟ ( پیش بینی اینکه اگر بخواهی در آینده خیلی خوب در کنار آن طاقت بیاوری باید چنین باشی)

با کدام دوستت ارتباط کمتری داری ؟ ( مهم از این نظر که اگر چنین هستی، در زندگی با این فرد مشکل دار خواهی شد) 

بیماریهای جسمی، معلولیت ها

 این مورد باید مستقیم سئوال شود. چون برخی افراد، صداقت دارند اما ملزم به گفتن موارد سوال نشده نیستند. ( البته اگر سلامتی جسمی همسر آینده تان در تصمیم گیری شما موثر هست)

همچنین سوالاتی در مورد خانواده و کیفیت روابط اعضای خانواده و تفریحات  و سرگرمی های شخص نیز از جمله زمینه های مفید در جهت شناخت بهتر افراد است.

 




تاریخ : جمعه 87/6/29 | 12:34 عصر | نویسنده : حیران | نظر

این تفسیر اثر عالمانه و ارزشمند علامه سیدمحمدحسین فضل‌الله (متولد 1354 قمری) از اندیشمندان و روشنفکران معاصر شیعه است که هم اکنون نیز کرسی تدریس وی در سطوح عالیه حوزه علمیه لبنان برقرار است.

«من وحی القرآن» تفسیری اجتماعی ـ تربیتی است که مفسر در آغاز، مباحث آن را به منظور ایجاد هوشیاری در جمع طلاب و جوانان ارائه کرد. و آنگاه به صورت تفسیری عرضه داشته است.(1) از این رو، بر مجموعه این تفسیر رویکرد حرکت‌زایی، لزوم بازگشت به قرآن، پاسخگویی به نیازهای انسان معاصر و رفع شبهات اعتقادی حاکم است.

علامه فضل‌الله در نگارش این تفسیر در عین حال که به بُعد اجتماعی - تربیتی و نیازمندی عام جامعه نظر داشته، از جنبه علمی و استدلالی، توجه به نکات عمیق و دقیق، و ادبیات استوار و شیوا غافل نبوده و بر آن تأکید ورزیده است.

وی در تفسیر آیات ابتدا معنای لغوی را ذکر می‌کند و سپس به بیان کلیاتی از پیام آیات، ارائه تحلیل درباره موضوع، طرح پرسش‌هایی متناسب با آیه و پاسخ به آنها و شرح ابعاد مختلف آیه می‌پردازد.(2)

این تفسیر در چاپ جدید در 24 جلد و به زبان عربی منتشر شده و امید است مترجمان عزیز کشورمان به ترجمه فارسی این اثر نیز همت بگمارند تا فارسی زبانان نیز بتوانند از این اثر ارجمند بهره گیرند.

شناخت گناهان کبیره

اکنون به حکایتی علمی از این تفسیر که در بیان مصادیق گناه کبیره نقل شده، اشاره می‌کنیم.

از امام کاظم علیه‌السلام روایت شده است که:

عمروبن عبید بصری بر (پدرم) امام صادق علیه‌السلام در آمد. همین که سلام کرد و نشست، این آیه را تلاوت کرد: «وَالَّذینَ یجْتَنِبُونَ کَبائِرَ اْلإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ» و آنگ‌اه از خواندن بقیه آیه خودداری کرد. امام صادق علیه‌السلام پرسید: چرا سکوت کردی؟ گفت: دوست دارم اول گناهان کبیره را از نظر قرآن کریم بشناسم. حضرت فرمود: عیبی ندارد. ای عمرو! بزرگ‌ترین کبایر عبارتند از:

1. شرک به خدای تعالی، به دلیل این کلام خدای عزوجل که می‌فرماید: «إِنَّ اللهَ لا یغْفِرُ أَنْ یشْرَکَ بِهِ»، و این آیه که می‌فرماید: «إِنَّهُ مَنْ یشْرِکْ بِاللهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللهُ عَلَیهِ الْجَنَّةَ وَ مَأْواهُ النّارُ وَ ما لِلظّالِمینَ مِنْ أَنْصارٍ» (مائده/72) ؛ و کسی که به خدا شرک بورزد، خدا بهشت را بر او حرام کرده و جایگاهش آتش است.

2. ناامیدی از رحمت خداوند؛ چون در این باره فرموده: «إِنَّهُ لا ییأَسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ» (یوسف/87)؛ و از رحمت خدا مایوس نمی‌شوند، مگر مردم کافر.

3. ایمنی از مکر خدای تعالی؛ چون خدای تعالی او را خاسر و زیانکار خوانده و فرموده «فَلا یأْمَنُ مَکْرَ اللهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ.» (اعراف/99)

4. عقوق والدین؛ یکی دیگر از گناهان کبیره‌ای که در قرآن آمده، عاق والدین است و خداوند عاق والدین را جبار و شقی نامیده و از قول حضرت عیسی علیه‌السلام نقل کرده که فرمود:«وَ بَرًّا بِوالِدَتی وَ لَمْ یجْعَلْنی جَبّارًا شَقِیا» (مریم/32)؛ خدا مرا در برابر مادرم نیکوکار کرده، و مرا جبار و شقی قرار نداد.

5. قتل نفس؛ (یعنی کشتن انسانی که خدای تعالی ریختن خون او را جایز ندانسته و در نتیجه بدون حق نباید کشته شود) و درباره این گناه فرموده: «وَ مَنْ یقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِدًا فیها» (نساء/93)؛ و کسی که مؤمنی را عمداً به قتل برساند، کیفرش جهنم است؛ در حالی ‌که همیشه در آن خواهد بود .

6. نسبت زنا به زنان بی‌گناه دادن؛ که خدای تعالی درباره این گناه فرموده: «إِنَّ الَّذینَ یرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَ اْلآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ» (نور/23)؛ کسانی که زنان مؤمن پاکدامن و از همه جا بی خبر را تهمت زنا می‌زنند، در دنیا و آخرت لعنت شده‌اند و عذابی عظیم دارند.

7. خوردن مال یتیم؛ چون قرآن کریم درباره‌اش می‌فرماید:«إِنَّ الَّذینَ یأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیتامى ظُلْمًا» (نساء/10)؛ کسانی که اموال یتیمان را به ظلم می‌خورند، جز این نیست که آتش در شکم خود می‌کنند.

8. فرار از جنگ؛ خدای تعالی درباره آن می‌فرماید: «وَ مَنْ یوَلِّهِمْ یوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاّ مُتَحَرِّفًا لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَیزًا إِلى فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ» (انفال/16)؛ و کسی که پشت به دشمن کند، بدون این که بخواهد حیله جنگی به کار برد، و یا به جمعیتی بپیوندد تا او را کمک کنند، با خشم خدا روبه‌رو شود، و چنین کسی جای در دوزخ دارد که چه بد سرانجامی است.

9. ربا خواری؛ خدای تعالی درباره آن فرموده:«الَّذینَ یأْکُلُونَ الرِّبا لا یقُومُونَ إِلاّ کَما یقُومُ الَّذی یتَخَبَّطُهُ الشَّیطانُ مِنَ الْمَسِّ» (بقره/275)؛ (آنها که ربا می‌خورند از جای بر نمی‌خیزند، مگر مثل کسی که شیطان با تماس خود مُخْبِطش(بیمار، تباه، فاسد) کرده است. و نیز درباره رباخواران فرموده:«فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ» (بقره/279)؛ حال اگر باز هم از این عمل دست بردار نیستید، اعلام جنگ با خدا و رسولش دهید.

10. جادوگری (سحر)؛ خدای تعالی درباره آن فرموده:«وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی اْلآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ» (بقره/102)؛ ساحران به خوبی می‌دانند کسی که سحر را بر کتاب خدا ترجیح دهد، در آخرت نصیبی ندارد.

11. زنا؛ زیرا خدای تعالی می‌فرماید:«وَ مَنْ یفْعَلْ ذلِکَ یلْقَ أَثامًا، یضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ یوْمَ الْقِیامَةِ وَ یخْلُدْ فیه مُهانًا» (فرقان/68ـ 69)؛ و کسی که این گناه را مرتکب شود، با عقوبتی روبه‌رو خواهد شد و روز قیامت عذاب برای او مضاعف گشته، با ذلت در آن جاودانه خواهد زیست.

12. سوگند دروغ؛ چون خدای تعالی درباره آن می‌فرماید:«إِنَّ الَّذینَ یشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللهِ وَ ایمانِهِمْ ثَمَنًا قَلیلاً أُولئِکَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی اْلآخِرَةِ» (آل‏عمران/77)؛ مسلماً کسانی که با عهد خدا و سوگندهاشان بهایی اندک را به دست می‌آوردند، اینان در آخرت هیچ بهره‌ای ندارند.

13. غلول؛ (یعنی دزدیدن از غنیمت)؛ که خدای تعالی درباره آن فرمود: «وَ مَنْ یغْلُلْ یأْتِ بِما غَلَّ یوْمَ الْقِیامَةِ» (آل‏عمران/161)؛ و کسی که از غنیمت بدزدد و در آن خیانت کند، روز قیامت با همان خیانتش می‌آید.

14. ندادن زکات واجب؛ خدای سبحان درباره آن می‌فرماید: «یوْمَ یحْمى عَلَیها فی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ» (توبه/35)؛ روزی که بر آن گنجینه‌ها در آتش جهنم می‌دمند تا سرخ شود، آنگاه با همان پولها پیشانی و پشت و پهلویشان را داغ می‌زنند.

15. شهادت دروغ و کتمان شهادت؛ خدای متعال فرموده: «وَ مَنْ یکْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ» (بقره/283)؛ و کسی‌که شهادت را کتمان کند، قلبش گنهکار است.

16. شرب خمر و می‌گساری؛ زیرا خدای تعالی آن‌ را معادل بت‌پرستی قرار داده است.

17. ترک نماز به طور عمدی.

18. ترک واجبات خدا؛ به دلیل این که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود: کسی که نماز را عمداً ترک کند، ذمه خدا و ذمه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از او بری و بیزار است.

19. قطع رحم؛ زیرا خدای تعالی فرموده: «أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدّارِ» (رعد/25)؛ اینان مشمول لعنت خدایند، و منزل بد که (همان دوزخ) است از آنِ ایشان است.

عمروبن ‌عبید از نزد امام صادق علیه‌السلام بیرون می‌شد، در حالی که صدایش به گریه بلند بود، و می‌گفت: هلاک شد هر کس که به رای خود فتوا داد، و با شما ـ اهل بیت (رسول صلی‌ الله ‌علیه ‌و آله)  در فضیلت و علم معارضه کرد.

پی‌نوشت‌ها:

1. من وحی القرآن، جلد1 ص 8؛ تفسیر و مفسران، محمد هادی معرفت، ج2، ص 501 ـ 502.

2. شناخت‌نامه تفاسیر، محمد علی ایازی، ص 263، 274؛ تفسیر مفسران، ج2،ص 501 ـ 502 .

3. من وحی القرآن، ج7 ،ص 209ـ210؛ مجمع البیان، ج 3 ،ص 62؛ اصول کافی، ج 2 ،ص 285، حدیث 24؛ ترجمه تفسیر المیزان، ج4، ص 226، 229.

منبع:

سروش وحی، ش 20 .

 




تاریخ : چهارشنبه 87/6/6 | 12:21 صبح | نویسنده : حیران | نظر
  • شناخت معروف و منکر

بـرای اجـرای امـر به معروف و نهی از منکر باید ابتدا (معروف و مـنکر) را شناخت و دانست که چه کاری در محدوده معروف قرار دارد تـا امر به آن لازم باشد و چه کاری در محدوده منکر قرار دارد تا نـهـی از آن واجب باشد. از این رو افرادی که بدون شناخت مصادیق مـعروف و منکر، دیگران را امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند، نه تنها ممکن است خدمتی انجام ندهند، بلکه چه بسا باعث گمراهی دیـگـران شـونـد؛ هـم چـون طبیبی که قبل از تشخیص بیماری، نسخه بـپـیچد و دارو تجویز کند. بنابر این بدون شناخت صحیح، آمرین و نـاهـین دچار مشکل شده و خود را عاجز و ناتوان خواهند یافت. در ایـن باره امیرالمومین(علیه‌السلام) می‌فرمایند: یا کمیل! ما من حرکه الا و انـت محتاج فیها الی معرفه; ای کمیل! در هر حرکتی به معرفت و شناخت نیازمندی. 

  • محدوده امر به معروف و نهی از منکر

نـباید امر به معروف و نهی از منکر را در محدوده بدحجابی، نماز و روزه مـنحصر کرد، بلکه از منکرات اداری هم باید جلوگیری کرد; مـانـنـد کم کاری، اتلاف وقت، مرخصیهای غیر ضروری، رشوه خواری، اتـلاف وقـت مراجعه کنندگان، تخلف از رعایت سلسله مراتب و ده‌ها مـنـکـری کـه مـمکن است در محیط ادارات واقع شود و موجب بدبینی مـراجـعین گردد. هم چنین از منکرات اخلاقی و سیاسی نیز باید نهی کـرد. از جمله منکرات اخلاقی، تکبر، خودپرستی، حسد، بخل، تملق و چـاپـلـوسی، ریاکاری و نگاه آلوده به نامحرم، مکر، تزویر، شهوت رانی، فریب کاری، کلاه برداری، تهمت و افترا زدن است.  

  • نمونه‌ای از منکرات اجتماعی

1. بـی تـفـاوتـی و احـسـاس مـسـئولیت نکردن; 2. تقلید کورکورانه; 3. شرکت در جلسات گناه; 4. تـهمت زدن و آن چه را در دیگران نیست به آنان نسبت دادن; 5. سـوءظـن و تجسس از احوال شخصی مردم; 6. بین مسلمانان; 8. فتنه گری و تفرقه انـدازی بـیـن مسلمانان; 9. اشاعه فحشا; 10. ایجاد وحشت بین مردم; 11. پخش اخبار دروغ; 12. چاپلوسی و تملق.

  • نمونه‌ای از منکرات فردی

1. خـودبـینی; 2. ریاکاری و خودنمایی; 3. شاهد مفاسد وگناهان بودن و بـی تفاوت ماندن; 4. دروغ گویی; 5. ناسزاگویی و فحاشی; 6. نگاه بـه جاهایی که باید از دید نامحرم پوشیده بماند; 7. بی احترامی بـه مقدسات; 8. منت گذاشتن و توقع بیش از اندازه داشتن; 9. ترک واجـبـات الـهی; 10. رشوه گرفتن و رشوه دادن و زمینه‌های آن را فراهم کردن; 11. اسراف.

  • یک داستان

در صـدر اسلام مسلمانان به بتها و بت پرستان، توهین می‌کردند و بـه آنها حـرف‌های زشت و رکیکی می‌زدند، تا این که آیه‌ای در ایـن بـاره نـازل شد: (ولاتسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الـلـه عـدوا بغیر علم 1; شما مومنان به آنان که غیر خدا را می‌خـوانـنـد، دشـنـام مـدهـید تا مبادا آنها نیز از روی دشمنی و جـهـالـت، خـدا را دشـنـام بـدهـنـد). و هـم چنین در جنگ صفین، مـسـلـمـانانی که در رکاب حضرت علی(علیه‌السلام) بودند. در ابتدا به گفتن حـرف‌های زشتی به لشکریان معاویه پرداختند. علی(علیه‌السلام) از این عمل نـاراحـت شـدنـد و فـرمـودنـد: (انی اکره لکم ان تکونوا سبابین ولـکنکم، لو وصفتم اعمالهم و ذکرتم حالهم; کان اصوب فی العقول، وابـلـغ فـی العذر 2; من برای شما نمی‌پسندم که فحش بدهید، لکن اگـر بـه جای توهین، اعمال ناشایست آنان را توصیف کنید و حال و احـوالات آنـان را بازگو کنید، به صواب نزدیکتر و در عذر آوردن مفیدتر است)

انسان باید همیشه به عقیده شخص مقابلش احترام بگذارد و طبق آیه (زیـنـا لکل امه عملهم 3; عمل و عقیده هر شخصی برای خودش محترم است) به عقاید و افکار او توهین نکند. حتی در برخورد با افرادی کـه به چیزهای خرافاتی غلط عقیده دارند، نباید طوری برخورد کند که در اولین مرحله بین خود و آنان جدایی بیندازد.

  • ... و در پایان

هـنـگامی که جامعه‌ای را فساد فراگیرد و نسیمی از دین و مذهب و عـدالـت و انسانیت و پاکی و پیش رفت در آن جامعه مشاهده نگردد، آن گـاه انـسان‌های هوشیار و بیدار با عنصر امر به معروف و نهی از مـنـکر و با جان فشانی خویش موجب بیداری نفس انسان‌های خفته گـشـتـه، در نـتیجه رحمت الهی شامل حال ایشان می‌شود: (ان الله لایغیر مابقوم حتی یغیروا ما بانفسهم)4.

انـسـان‌ها با تغییر اخلاق، روحیات و ملکات و جهت و نیات خویش و بـا بـه دست آوردن یک هدف و یک انگیزه، موجب تغییر سرنوشت خویش می‌گردند. نمونه بارز آن انقلاب اسلامی ایران به رهبری خردمندانه امـام خمینی(ره) است که موجب ریشه کنی حکومت طاغوت و فساد گشته و حکومت اسلامی جایگزین آن شد.


1 ـ انعام(6) آیه 108.

2 ـ نهج البلاغه,خطبه 197.

3 ـ انعام(6) همان.

4- رعد(13) آیه 11.




تاریخ : دوشنبه 87/5/14 | 12:21 صبح | نویسنده : حیران | نظر

چگونگی تسخیر جهان با یاران کم

چگونه ممکن است مردم دنیا تسلیم یک جمعیت اندک شوند و از عادات و اخلاق و برنامه‌ها و سنن خود دست بردارند؟

طبق روایات وقتی حضرت صاحب الامر علیه‌السلام ظاهر می‌شوند، نخست سیصد و سیزده نفر از خواص اصحاب آن حضرت در مکه حاضر می‌گردند و وقتی عده اصحاب و اجتماع کنندگان به ده هزار نفر رسید از مکه خارج می‌شوند.

غلبه آن حضرت و حکومت جهانی اسلام، ممکن است بطور معجزه انجام یابد و ممکن است با فراهم شدن اسباب ظاهری باشد و ممکن است به هر دو نوع واقع شود، چنانکه پیشرفت و غلبه پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به هر دو نوع بود.

  • اما بصورت معجزه، محتاج به توضیح نیست که حصول چنین پیروزی برای آن حضرت، به خواست خداوند، امری است ممکن و با بشارتهای حتمی که در قرآن مجید داده شده حاصل خواهد شد و خداوند به مصداق آیه:

«کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة باذن الله ؛ چه بسیارند گروه اندکی که به اذن خداوند، بر گروه بسیاری چیرگی می‌یابند» (بقره/259)

آن حضرت، اصحابش و عموم بندگان شایسته خدا را بر همه غالب و حاکم و وارث و مالک ارض قرار می‌دهد.

  • و از لحاظ اسباب ظاهری هم حصول چنین پیروزی و تشکیل آن حکومت الهی عملی خواهد بود; زیرا آن حضرت در موقعی ظهور می‌کند که اوضاع و احوال اجتماعی و اخلاقی و سیاسی کاملاً مساعد باشد.

در آن موقع همه ملتها از زندگی معنوی و اخلاقی محروم، و دشمنی و کینه و ظلم و تجاوز، همه را نسبت به یکدیگر بدبین و از هم جدا ساخته و از اینکه کسی بتواند بدون مدد غیبی جامعه را رهبری کند، همه مأیوس می‌گردند و همه از وضع خود ناراضی، و از مکتبهای مختلف که عرضه می‌شود ناامید بوده و منتظر تغییر و عوض شدن اوضاع می‌باشند.

شاهد این حقیقت ظهور پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و پیشرفت سریع اسلام است.

در یک چنین موقعیتی، حضرت مهدی علیه‌السلام و اصحابش، با نیروی ایمان و اخلاق حسنه و با نجات بخش‌ترین برنامه‌های عمرانی و اقتصادی و عدالت اجتماعی، قدم به میدان می‌گذارند و آن نهضت الهی و دعوت روحانی را شروع می‌کنند و مردم را بسوی خدا و زندگی برابری و برادری، عدل و امنیت، صفا و وفا، راستی و درستی و نظم صحیح، می‌خوانند و خود و اصحابش، نمونه همه فضایل بشری می‌باشند و با نیروی ایمان و استقامت و پشتکار و همتی که مخصوص مؤمنان ثابت قدم است، هدف و مقصد خود را تعقیب می‌نمایند. معلوم است این جمعیت با آن برنامه‌ها و وضع کار، در آن دنیای پرآشوب و غرق در طوفان گرفتاریها و فشارها، دلها را به خود متوجه نموده و فاتح و پیروز و موفق می‌شوند و هیچ نیروئی نمی‌تواند در برابر آنها مقاومت کند.

و شاهد این حقیقت، همان ظهور رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و پیشرفت سریع دین اسلام است، که یکی از علل ظاهری آن پیروزیهای پی در پی و درهم شکسته شدن ارتش‌های انبوه دولت شاهنشاهی ایران و امپراطوری روم، فساد اوضاع اجتماعی و اداری ایران و روم بود که مردم این کشورهای پهناور را برای قبول یک دعوت صحیح و حکومتی متکی به مبانی عدالت و مساوات آماده کرده بود. چرا راه دور برویم؛ مگر امام خمینی چه کرد؟! او نیز احیاگر دین خدا در عصر دین ستیزی و دین گریزی بود.



پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیةالله‌العظمی صافی گلپایگانی، بااندکی تصرف


تاریخ : پنج شنبه 87/5/3 | 12:37 صبح | نویسنده : حیران | نظر

عارف واصل، علامه طباطبایی اینگونه می‌فرماید:

وقت خواب، چهار پنج دقیقه‌ای در کارهایی که روز انجام داده‌اید فکر کرده یکی یکی از نظر بگذرانید؛ هر کدام مطابق رضای خدا انجام یافته، شکر کنید و هر کدام تخلف شده استغفار کنید و این رویه را هر روز ادامه دهید. این روش اگر چه در ابتدای کار سخت و در ذائقه نفس تلخ می‌باشد، ولی کلید نجات و رستگاری است .




تاریخ : چهارشنبه 87/5/2 | 12:47 صبح | نویسنده : حیران | نظر

سلام

شما دوست عزیز برای بالا بردن آمار سایت یا وبلاگ خود می توانید به لینک زیر مراجعه کرده و ثبت نام کنید

 http://www.dir-link.com/page.php?id=reg&parent=HEYRAN




تاریخ : دوشنبه 87/4/10 | 1:54 عصر | نویسنده : حیران | نظر


  • ایران بلاگ | ویندوز سون | آنکولوژی